بازگشت به قدرت طالبان (۲۰۲۱) و پیامدهای آن بر منطقه غرب آسیا

آشفتگی سیاسی دو قرن اخیر افغانستان و عملکرد نامطلوب حکومت چهارساله مجاهدین که ناامنی، فساد و فقر شدید فرهنگی و اقتصادی را در پی داشت، زمینه مناسبی را برای ظهور طالبان درصحنه سیاسی افغانستان فراهم آورد. طالبان که با شعار برقراری شریعت اسلامی و تامین امنیت و عدالت در افغانستان قدرت را به دست گرفتند، به علت بافت فکری و عقیدتی خاص خود هرگز موفق به تحقق این شعارها و حتی نزدیک شدن به برنامه ها و اهداف خود نشدند. هدف این مقاله یافتن پاسخی درخور در خصوص مواردی از قبیل بررسی و تبیین ظهور مجدد طالبان در ۲۰۲۱، بررسی و تبیین رویکردهای همسایگان افغانستان نسبت به روی کار آمدن طالبان، پیامد ظهور طالبان در غرب آسیا و نقش آمریکا، چین، عربستان، پاکستان در روی کار آمدن طالبان است. روش پژوهش در این مقاله ، توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. درواقع، به منظور بررسی مسئله و پرسش اصلی پژوهش و آوردن شواهد، مطالعه ی کیفی تک موردی به کار گرفته میشود. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، منابع دست دوم موردبررسی قرار میگیرند. علاوه براین، با اولویت قرار دادن منابع آکادمیک، سعی میشود به گزارشها و مقاله هایی مراجعه شود که به وسیله ی اداره های سازمان ملل، سازمانهای غیردولتی و رسانه های محلی و بین الملل تهیه میشوند. نتایج این پژوهش نشان داد به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان میتواندمجددا زمینه رقابت برداشتهای مختلف سیاسی از اسلام را در غرب آسیا احیا کند و این سبب افزایش ناامنی و واگرایی در غرب آسیا میگردد چراکه در سطح بین المللی نمیتوان بازی بزرگ قدرتهای برتر اقتصادی جهان یعنی آمریکا و چین را در تحولات افغانستان نادیده گرفت. حتی وجود نیروهای نفوذی و همراه با طالبان در داخل ارتش دولتی افغانستان نیز دور از انتظار نیست. هرچند که حمایت همه جانبه ی اشرف غنی، رئیس جمهور قانونی افغانستان از جولان طالبان در داخل افغانستان، خود هیچ شک و شبه های را برای نقشآفرینی آقای غنی در طرح جدید آمریکا در افغانستان باقی نمیگذارد و خوش آمدگویی این رئیس جمهور فراری به نیروهای طالبان که وارد ارگ ریاست جمهوری کابل شدند، نیز در همین راستا قابل تحلیل است.

کلیدواژه ها:

افغانستان ، طالبان ، غرب آسیا ، قدرت طلب