بررسی اثرات مدیریت فرهنگی بر اشتیاق شغلی و وفاداری سازمانی مدیران ( مطالعه ی موردی: مدیران و کارمندان شهرداری یاسوج)

دستیابی به الگوی مناسب مدیریت فرهنگی یکی از چالش های جوامع بشری امروز است و هر جامعه ای بنا به اولویت ها و ضرورت های پیش روی خود در تلاش برای به روزرسانی الگوهای توسعه است. مدیریت فرهنگی علاوه بر ایجاد یک الگو و چارچوب مناسب در جهت حل مسائل به فرهنگ سازی در سازمان نیز منجر می شود. این فرهنگ سازی سازمانی نشات گرفته از مدیریت فرهنگی مناسب بر متغیرهای زیادی در جامعه و سازمان ها تاثیر می گذارد. سازمان شهرداری یکی از سازمانهای مهم و موثر در دنیای امروزی است که وظیفه ی مدیریت شهر را برعهده دارد. از این روکارکنان این سازمان از نقش و جایگاه ویژه ای در بین سایر سازمان ها برخوردار هستند. بنابراین سه متغیر مدیریت فرهنگی، اشتیاق شغلی و وفاداری سازمانی در این سازمان آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله به دنبال بررسی تاثیر مدیریت فرهنگی بر ایجاد اشتیاق شغلی و وفاداری سازمانی در میان مدیران و کارمندان شهرداری یاسوج می باشد. جامعه ی آماری شامل مدیران و کارکنان شهرداری یاسوج می باشد که با استفاده از فرمول کوکران برای بررسی برای تعیین حجم نمونه ۲۴۹نفر به عنوان نمونه ی آماری در نظر گرفته شدند. در این مقاله یک فرضیه ی اصلی و چهار فرضیه ی فرعی مطرح شد که نتایج حاصل از تحلیل به تایید آنها اشاره دارد. فرضیه ی اصلی مطرح کننده ی این است که بین مدیریت فرهنگی با اشتیاق شغلی و وفاداری سازمانی مدیران و کارکنان شهرداری یاسوج رابطه معناداری وجود دارد. در جدول تحلیل واریانس که معنی داری کل مدل را ارزیابی می کند مقدار معناداری کمتر از ۰.۰۵ می باشد، پس در سطح خطای ۰.۰۵ مدل معنادار می باشد. این بدان معناست که بین مدیریت فرهنگی با اشتیاق شغلی و وفاداری سازمانی مدیران و کارکنان شهرداری یاسوج رابطه معناداری وجود دارد و اشتیاق شغلی و وفاداری سازمانی مدیران و کارکنان شهرداری یاسوج پیش بینی کننده مدیریت فرهنگی است.

کلیدواژه ها:

مدیریت فرهنگی ، اشتیاق شغلی ، وفاداری سازمانی ، مدیران و کارکنان شهرداری یاسوج