کودک همسری و آسیب های روانی در پرتو نظریات جرم شناسی

کودک همسری یکی از چالش های اساسی در نهاد خانواده و در جامعه است. کودک همسری در طول تاریخ جوامع وجود داشته و بسته به مقتضیات زمانی و مکانی نیز وجود خواهد داشت، اما افزایش آن در جامعه بهویژه به دلایلی مانند فقر، محرومیت از تحصیل، سنتهای فرهنگی و مذهبی و وجود اختلاف فاحش سنی یک تهدیدی بر نهاد خانواده و جامعه تلقی می شود. این پدیده می تواند آسیب های متعددی را برای قربانیان آن بههمراه داشته باشد و خطرات و آسیب های اجتماعی و روانی متعددی را متوجه آنها سازد. لذا کشورها با این پدیده مواجه هستند، می توانند با تطبیق قوانین داخلی خود با دستورالعمل های موجود در اسناد بین المللی بهاستانداردهای بین المللی در این زمینه نزدیکتر شده و میزان نرخ آمار کودک همسری و ازدواج های زودهنگام را کاهش بدهند. در این مقاله سعی گردیده کودک همسری و آسیب های روانی در پرتو نظریات جرمشناسیموردبحث قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

کودک همسری ، آسیب های روانی ، جرم شناسی