مقایسه شیوع سندرم متابولیک بر اساس تعریف های ATP III ، IRANI و IDF در شرکت کنندگان جمعیت کوهورت فسا- ۱۳۹۹
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 390
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HUMS03_004
تاریخ نمایه سازی: 13 بهمن 1401
چکیده مقاله:
مقدمه و هدف : سندرم متابولیک مجموعه ای از اختلالات متابول یک است که باعث افزا یش ریسک بیماری ها ی قلبی- عروقی
و دیابت می شود.
مشخصه اصلی سندرم متابول یک؛ چاقی مرکزی، تری گلیسیرید بالا، HDL پایین، هایپرگلیسمی و فشارخون بالا است. (۱) شیوع
بالای این سندرم فقط در کشورهای توسعه یافته یک بحران تلقی نمی شود بلکه میزان شیوع آن در کشورهای در حال توسعه
نیز بالاست به گونه ای که در منطقه خاورمیانه و جنوب آسیا شیوع سندرم متابولیک از میانگین جهانی بالاتر است. (۲) شیوع
سندرم متابولیک در جوامع و مطالعات مختلف، متفاوت است که از علل آن؛ تفاوت در نژاد و تعاریف متعدد برای این سندرم
می باشد. (۳) تعریف واحدی جهت تشخیص سندرم متابولیک در حال حاضر وجود ندارد . (۴) هدف از انجام مطالعه حاضر
مقایسه شیوع سندرم متابولیک بر اساس تعریف های ATP III ، IRANI و IDF در شرکت کنندگان در جمعیت کوهورت فسا بود .
مواد و روش ها : این مطالعه به روش مقطعی تحلیلی بوده و در سال ۱۳۹۹ از داده های مرحله اول کوهورت پرشین فسا که
۱۰۰۰۰ نفر بودند، استفاده شد. معیارو ورود؛ افرادی بودند که طبق تعاریف سندرم متابولیک داشتند و معیار خروج شامل
افرادی بودند که سندرم متابولیک نداشتندیا کسانی که تمایل نداشتند در مطالعه شرکت کنند. اطلاعات لازم شامل متغیرهای
چربی خون، قد، وزن، دور کمر، قند خون، فشار خون، جنس و سن از مرکز تحقیقات بیماری های غیرواگیر اخذ شد. طبق
تعاریف مختلف افراد با سندرم متابولیک شناسایی شدند. پس از جمع آوری و استخراج، داده ها با استفاده از آزمون مک نمار
شیوع سندرم متابولیک بر اساس تعاریف مختلف با هم مقایسه شدند. همچنین جهت میزان توافق تعاریف از آماره کاپا استفاده
شد. از آزمون های تی مستقل، کای اسکوئر نیز جهت سنجش رابطه سایر متغیرها با سندرم متابولیک استفاده شد. آنالیزها با
استفاده از نرم افزار Stata ۱۲ انجام شد.چون از داده ها ی ثبت شده استفاده می شود تضمین داده شد که نتایج مطالعه به
صورت گروهی ارائه شود و اطلاعات شخصی افراد محرمانه حفظ گردد .
نتایج: نتایج مطالعه نشان دادکه تعداد ۲۵۹۴ نفر ( ۲۵ / ۶ درصد) از جمعیت مورد مطالعه سندرم متابولیک Irani داشتند.
همچنین ۲۹۰۸ نفر (۲۸ / ۷درصد) و ۲۴۸۹ نفر (۲۴ / ۶ درصد) از جمعیت مورد مطالعه به ترتیب مبتلا به سندرم متابولیک
IDF و ATP بودند. از لحاظ آماری ارتباط معناداری بین MI ، Cardiac Ischemic و Stroke با انواع سندرم متابولیک
ATP III ، IRANI و IDF وجود داشت. (p<۰.۰۰۰۱) تعداد ۸۵۶ نفر از جمعیت مردان (۱۸ / ۷درصد) و ۱۷۳۸ نفر از جمعیت
زنان (۳۱ / ۳ درصد) مبتلا به سندرم متابولیک Irani بودند. همچنین تعداد ۷۵۱ نفر از جمعیت مردان (۱۶ / ۴درصد) و
۲۱۵۷ نفر از جمعیت زنان (۳۸ / ۹درصد) مبتلا به سندرم متابول یک IDF بودند. نتا یج آماره Kappa بی ن تعاریف مختلف از
قدرت خوبی برخوردار بود.
بحث و نتیجه گیری: مقایسه شی وع انواع سندرم متابولیک نشان می دهد که شیوع سندرم IDF در بین شرکت کنندگان
مطالعه از همه بیشتر و شیوع سندرم ATP از همه کمتر می باشد. در مطالعه حاضر بین بروز انواع سندرم متابولیک و بروز
Stroke ، MI ، Cardiac Ischemic رابطه معنی دار یافت شد. نتایج نشان داد شیوع هر سه نوع سندرم متابولیک در
جمعیت زنان از مردان بیشتر بود. نتایج مطالعات ما با پژوهش های ملک و همکاران، پور محمدی، مظفری، Esposito, Sigit و مطالعه قند و لیپید تهران به طریقی همخوانی داشت. (۱ - ۴) لذا با تدوین نظامی جامع مبتنی بر آگاهی بخشی به افراد
جامعه در جهت تغییر در شیوه زندگی، استفاده از رژیم ها ی غذایی سالم و اطلاع رسانی جهت افزایش آگاهی های عمومی به
ویژه در میان زنان و با شناسایی دقیق تر گروه های در معرض خطر و پیگیری مستمر آنان از طریق پیشنهادات فوق، همچنین
برنامه های غربالگری برا ی شناسائی افراد مستعد ابتلا به سندرم متابولیک در مراکز بهداشتی درمانی در کاهش شیوع سندرم
متابولیک و به تبع آن کاهش میزان مرگ و میر ناشی از آن در استان دست یافت. پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری با
جمعیت آماری بالاتر و در نقاط دیگر استان فارس و حتی سطح کشور انجام بگیرد و با نتایج مطالعه حاضر مقا یسه گردد. به
طور کلی، نتایج این مطالعه نشان دهنده شیوع بالای سندرم متابولیک در میان زنان جمعیت مورد مطالعه بیش تر از مردان
می باشد، توجه ویژه به این گروه جنسی لازم به نظر می رسد. جهت کنترل سندرم متابولیک افراد مبتلا شناسایی شده و
مداخلات تغذیه ای و بالینی همراه با اصلاحات لازم در شیوه زندگی و آموزش الگو ی غذایی سالم جهت کنترل عوارض ناشی از
سندرم متابولیک اعمال گردد. پیشنهاد می گردد با توجه به اهمیت شیوع سندرم متابولیک، برنامه های غربالگری برای
شناسائی افراد مستعدد ابتلا به سندرم متابولیک با جدیدت بیشتری در مراکز بهداشتی درمانی پیگیری شود.
نویسندگان
ابوبکر جعفرنژاد
دانشجو ی دکتری تخصصی اپیدمیولوژی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
عزیزاله دهقان
دکتری تخصصی اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات بیماری های غیرواگیر فسا، فسا، ایران
ساناز عاطف
کارشناس ارشد مامایی، مرکز تحقیقات بیماری های غیرواگیر فسا، فسا، ایران
علی زحمتکشان
دانشجو ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی فسا، ایران