کاربست مطالعات فرهنگی در مطالعات صلح

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 309

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IPCR03_014

تاریخ نمایه سازی: 5 بهمن 1401

چکیده مقاله:

حوزه مطالعات صلح به عنوان حوزه ای فرارشته ای و نه بین رشته ای، تحولات چشمگیری را در طول تاریخ بشربه خود دیده است. از نگاه ادیان و مذاهب مختلف گرفته تا رویکرد روابط بین المللی به صلح و تا نگاه مثبت ومنفی گالتونگی به صلح و تا صلح با طبیعت (آهیسما)، همه نشانگر تحولات در سیر تاریخی این حوزه مطالعاتیاست. رشته های متفاوتی از محیط زیست گرفته تا ادیان، همگی در تحولات و پیشرفت مطالعات صلح نقش مهمیداشته اند. یکی از این حوزه های مطالعاتی که پس از جنگ سرد و دوران جهانی شدن، نقش بی بدیلی در تحولمطالعات صلح داشته است، مطالعات فرهنگی بوده است.در مقاله حا ضر تلاش می شود به روش تو صیفی-تحلیلی نشان داده شود مطالعات فرهنگی چارچوبی ایده آلبرای ارتقای ایده مکالمه فراهم می کند؛ به گونه ای که مطالعات فرهنگی فرایند ارتباط دادن معناها از طریق گفتگو بااستفاده از رشته های متفاوت برای بیان روشی به منظور درک بهتر جهان است. در همین راستا مطالعات فرهنگی درچارجوب مطالعات صلح می تواند به چند طریق در تحقق صلح پایدار نقش آفرین باشد:۱) ارتقای چند فرهنگ گرایی: نتیجه ایده آل چند فرهنگ گرایی، بنای فرهنگ صلح، مسلم فرض کردن کثرت گراییو وحدت مثبت در مشارکت مدنی و زندگی اجتماعی است؛۲) ارتقای انعطاف پذیری فرهنگی: شناخت فرهنگ های «دیگری» و باز شدن مسیر دیالوگ در کنار آموزش صلح می تواند گامی موثر در این زمینه باشد؛۳) نهادینه کردن هنجارهای حل مسالمت آمیز اختلافات: فرهنگ حل اختلافات از طریق مسالمت آمیز و به ویژهاز طریق گفتگو راه را برای هرگونه اقدام خشونت آمیز می بندد و ابزارهای خشونت آمیز را نیز غیرمشروع می سازد؛۴) به چالش کشیدن مفروضات فرهنگ های مسلط: مفروضات متعددی در فرهنگ های مسلط وجود دارند که بانفی موجودیت های «دیگر» ماهیتی سلطه جویانه داشته و آنها را به حاشیه می رانند. به چالش کشیدن این مفروضات گامی مهم در رفع یکی از مهمترین علل منازعه در دوران معاصر است؛۵) تحول در نگاه به صلح یعنی از صلح بالا به پایین به صلح از پایین به بالا: مطالعات فرهنگی با تاکید بر نگاهاز پایین به بالا و به چالش کشیدن رویکرد دولتی و بین الدولی به صلح، بر نقش مردم تاکید می کند. مردم هستهاصلی و موضوع صلح هستند؛۶) تحول در درک انسان نسبت به طبیعت: یکی از مهمترین علل تخریب محیط زیست به چگونگی درک انساناز خود و طبیعت باز می گردد که تبدیل به انگارهای فرهنگی شده ا ست. تحول درک ان سان از خود به عنوان جزییاز طبیعت و نه حاکم بر آن می تواند انسان را به صلح با طبیعت رهنمون سازد.

نویسندگان

مهدی کریمی

استادیار، مرکز اسناد فرهنگی آسیا، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران

احمد شاکری

استادیار، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران