بررسی تاثیر ادراک از سیاست سازمانی و اقدامات مدیریت منابع انسانی بر پنهان سازی دانش با تبیین نقش میانجی محیط کاری رقابتی

امروزه، سیاست سازمانی ادراک شده به معنای ارزشیابی ذهنی فرد در مورد میزان رفتار خویش خدمتی همکاران و مدیران در محیط کار است. در حال حاضر، منابع انسانی سرمایه اصلی سازمان های عصر نوین است. در حقیقت، بازدهی و بهره وری هر سازمان به رفتار و عملکرد منابع انسانی آن سازمان وابسته است و کارکنان شاغل در سازمان ها، از جمله شاخص های سنجش میزان برتری سازمان ها نسبت به هم هستند. پنهان کردن دانش توسط زمینه های سازمانی برانگیخته می شود. بطور تجربی، کارمندانی که به همکاران خود بی اعتماد هستند، تمایل دارند که دانش را از آنها پنهان کنند. استراتژی کاهش هزینه رسیدن به سطوح هزینه تولید و فروش که زیر هزینه های رقبا است و بهره گیری از مقیاس اقتصادی، تاثیر تجمع تجربه و یا هر منبع دیگر برای کاهش هزینه های واحد در حالیکه از نظر کیفیت توازن و نزدیکی با محصولات دیگر شرکت ها دارد، تعریف می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر ادراک از سیاست سازمانی و اقدامات مدیریت منابع انسانی بر پنهان سازی دانش با تبیین نقش میانجی محیط کاری رقابتی می باشد. تحقیق حاضر مروری بوده و نتایج حاصل از آن بیانگر آن است که عوامل فردی، شغلی و سازمانی بر ادراک سیاست اثر دارد و ادراک سیاست نیز به طور مثبت بر رفتار سیاسی تاثیر دارد. افراد براساس برداشت های خود از وجود سیاست کاری در محیط کار عمل می کنند و احتمالا واکنش های رفتاری را براساس این ادراکات شکل می دهند. هدف اقدامات مدیریت منابع انسانی تعهد محور افزایش بهره وری و اثربخشی است و در پی وضعیتی است که کارکنان، اهداف سازمان را اهداف خود بدانند و در جهت تحقق این اهداف به شدت تلاش کنند. تحقیق حاضر الزاماتی برای مدیران فراهم می کند. عوامل موثر بر پنهان سازی دانش برپایه عوامل فنی، فرهنگی، انسانی و سازمانی استوار است. به عبارتی تقویت فرهنگ سازمانی و مولفه های آن شامل مشارکت سازمانی، وحدت و یکپارچگی، سازگاری کارکنان و توجه خاص به ماموریت سازمان می تواند موجب کاهش پنهان سازی دانش فردی و سازمانی شود.

کلیدواژه ها:

مدیریت ، سیاست سازمانی ، اقدامات مدیریت منابع انسانی ، پنهان سازی دانش ، محیط کاری رقابتی