پیش بینی خودکارآمدی از طریق خلاقیت، سبک تفکر و حمایت سازمانی ادراک شده در معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر بندرعباس

یکی از اصلی ترین پایه های جریان تعلیم و تربیت در نظام آموزش و پروش معلمان آن سازمان هستند. بنابراین با توجه به نقش و جایگاه شاخص معلمان لزوم بررسی عوامل موثر بر افزایش و کیفیت بخشی در عملکرد آنان به شدت احساس می شود. سربلندی و در نهایت رسیدن به اهداف نظام آموزش و پرورش نیز مرهون خودکارآمدی معلمان آن نظام می باشد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی خودکارآمدی از طریق خلاقیت، سبک تفکر و حمایت سازمانی ادراک شده در معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر بندرعباس است. جامعه ی آماری تحقیق را معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر بندرعباس در سال ۱۴۰۱؛۱۴۰۰ تشکیل داد که شامل ۱۱۴۷ نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد و شامل ۲۸۷ نفر می باشد و به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است، پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه مقیاس خودکارآمدی معلم توسط اسچانن، موران و وولفولک (۲۰۰۱)، پرسشنامه خلاقیت رندسیپ، پرسشنامه سبک تفکر استرنبرگ - واگنر و پرسشنامه حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (۱۹۸۶) هستند. جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش آماری رگرسیون چندگانه و نرم افزار spss استفاده شد. فرضیه کلی تحقیق خلاقیت، سبک تفکر و حمایت سازمانی ادراک شده خودکارآمدی در معلمان را پیش بینی می کنند و یافته ها نشان داد که میان خودکارآمدی، خلاقیت، سبک تفکر و حمایت سازمانی معلمان رابطه معنادار و همبستگی قوی و مثبت وجود دارد. می توان نتیجه گرفت ۶۱ درصد از تغییرات خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر بندرعباس توسط تغییرات در متغیرهای پیش بین (خلاقیت، سبک تفکر و حمایت سازمانی ادراک شده) تبیین می گردد.

کلیدواژه ها:

خودکارآمدی ، خلاقیت ، سبک تفکر ، حمایت سازمانی ادراک شده.