معنویت افسون؛ افسون معنویت مطالعه شناختی- انتقادی دیدگاه های کارلوس کاستاندا در متن آموزه های تولتک ناوالیسم
محل انتشار: همایش معنویت های نوظهور؛ شاخصهها و نقدها
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 484
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SPISCA01_027
تاریخ نمایه سازی: 19 آذر 1401
چکیده مقاله:
موضوع نوشتار پیشرو، مطالعه دیدگاه های نویسنده پرطرفدار در حوزه شمن باوری، کارلوس کاستاندا از معدود شخصیتهای برجسته دانشگاهی و معنویت گرای آمریکای جنوبی است که شهرت او با پیر سرخپوستی چون دون خوان ماتیوس در پیوند است. عرفان سرخپوستی که درون-مایه ای سحرگونه و جادوآجین دارد، برای نخستین بار با نام ناوالیسم از سوی دون خوان به کاستاندا معرفی گردید . کاستاندا آموزشهای خود را با دون خوان، در ۱۹۶۱ آغاز و در ۱۹۷۱ به پایان رساند؛ آموزشهایی که از دو سویه تشکیل شدهاند: .۱ آگاهی روزمره؛ .۲ آگاهی از اسرار آدمی، و به واقع گونهای از آگاهی که انسان را به یک ساحر تبدیل مینماید. کاستاندا تحت تاثیر سلوک تولتکی دون خوان، ناگزیر به استفاده از گیاهان توهم زا روی می آورد؛ تا به گفته دون خوان، چشمان کاستاندا از علم گرایی افراطی روی برتافته و به واقعیت جهان گشوده شود. در این مقاله روشن نموده ایم که افزون بر اینکه در وجود شخصی چون دون خوان، تردید و تاملات فراوان وجود دارد، آنچه کاستاندا در قالب دستورکارها و آموزه های معنوی از وی دریافت نمود، به علت استفاده از گیاهان روانگردان و تاثیرات منفی آن بر مغز انسان، به خردستیزی و پندارفام شدن واقعتی هستی در نگرگاه او انجامیده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رسول حسین پور تنکابنی
دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت اسلامی (حکمت متعالیه) دانشگاه فردوسی مشهد؛