سبک زندگی سالم از منظر مولوی و حافظ

پیوند فکر و زبان و تحول و دگرگونی آن از مباحثی است که مورد توجه سخنوران و فلاسفه بوده است و گستره ی کلام وزبان عرصه ایست که انسان با نهادینه کردن معنا به آن حیات دوباره می بخشد، معنا نیز به نوعی آمیزه ای از فکرو زبان است که ازطریق الفاظ منتقل می شود و لفظ چون کسوتی برای اوست و جهان معنا بسیار گسترده تر، به گونه ای که لفظ تنها می تواند گوشهای از معنا را منتقل نماید؛ نویسندگان و شاعرانی که تحت تاثیر عرفان اسلامی بوده اند از لفظ، جهت انتقال معنا و مفاهیمی که درضمیر و ذهن وجود دارد؛ بهره برده اند؛ مولوی و حافظ نیز با بهره گیری از امکانات زبانی ، در جهت انتقال مفاهیم، نسبتا موفق بودهاند گر چه که روش مولوی و حافظ در انتقال افکار و اندیشه به خوانندگان، با هم متفاوت است؛ به گونه ای که مولوی، تفکرات،اعتقادات و اندیشه های مورد نظر خود را، در بین حکایات و یا بیان مقامات سیر و سلوک و ذکر بزرگان طریقت بیان می نماید و حافظبا تاثیر پذیری از عرفان اسلامی و با استفاده از زبان شعر و صور خیال و جاذبیت های زبانی و بیانی و ظرافت و لطافت بی نظیر، عرفانعملی و نظری را در غزلیات وارد می نماید اما افکار و اندیشه های آن دو در بسیاری از زمینه ها بسیار به هم نزدیک است ؛ با بررسیمثنوی معنوی و دیوان غزلیات حافظ، می توان در مورد سبک زندگی ،مشترکاتی در دیدگاه این دو شخصیت، پیدا نمود. سبک زندگی،شیوه و روشی است که فرد بر اساس جهان بینی که به آن اعتقاد دارد برای خود و زندگیش بر می گزیند و خوردن، خوابیدن، نحوه یپوشش، مصرف و یا موارد دیگر را بر آن اساس تنظیم می نماید ، در دنیای امروز که بیماری ها و ویروس هایی چون کرونا زندگیانسان را محصور کرده است ، برای انسان عصر جدید این سوال پیش می آید که زندگی خود را بر چه اساسی باید پایه ریزی نماید تابتواند در مقابل هجوم حوادث و ناگواری ها مقاومت نماید ؛ تعریف و نگاه انسان به زندگی می تواند او را برای ادامه ی زیستن امیدوارو یا نا امید نماید و چه بسا این ناامیدی ها او را به پرتگاه نیستی و نابودی بکشاند و زودتر از آن ویروس و یا بیماری نابود کند ، در اینتحقیق ابتدا با تعاریفی از سبک زندگی و مطرح نمودن چهار سوال بر اساس بیت مولوی، تفاوت بین انسان موحد و غیر موحد مشخصمی گردد و سپس ارتباط های چهارگانه ی انسان (ارتباط با خدا، ارتباط انسان با خود، ارتباط انسان با دیگران و ارتباط با طبیعت) باشواهد مثالی از مولوی و حافظ ذکر می گردد تا مشخص گردد که بزرگانی چون حافظ شیرازی و مولوی چه دیدگاهی نسبت به زندگیداشته اند و چه نوع سبک زندگی را برای انسان در همه ی دوره ها معرفی می نمایند.