منابع متعارض مشروعیت سیاسی در عصر بیهقی
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 78
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
BAYHAGI12_078
تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1401
چکیده مقاله:
واژه »مشروعیت« به دو مفهوم در ادبیات سیاسی متداول است. مفهوم اول، به معنای مطابقت با احکام شریعت و شرایط موجود و مفهوم دوم، مفهومی حقوقی در حقوق اساسی غرب متداول است که معادل واژه legitimacy به مفهوم قانون و قانونگذاری توام با رضایت مردم میباشد. مراد ما از مشروعیت، همان مفهوم اول از مشروعیت است که سلسله غزنویان، برای اعمال و استمرار حکومت خود در خراسان پارسیزبان و مسلمان نشین، از تطابق دادن قدرت خود با فرهنگ و ادب پارسی و اسلام بهره فراوان برد. سلطان محمود غزنوی و برادرش امیر نصر، با نیت توسعه و گسترش زبان فارسی، شعرا و اندیشمندان بسیاری را از جمله فرخی سیستانی، عنصری، فردوسی و ابوریحان به دربار غزنه دعوت کردند و زبان فارسی را تا هند گسترش دادند و این رویکرد تطابق دهی شاهان غزنوی با ادب و فرهنگ فارسی، منبع »مشروعیت سرزمینی« غزنویان را تحکیم و استمرار بخشید. منبع دیگر مشروعیت غزنویان، »مشروعیت دینی« بود که سالهاست قلوب مردم سرزمین خراسان را تسخیر نموده است. مرکز حکومت در بغداد و سلسله جنبان این سیطره حکومت عباسیان است که ابوالفضل بیهقی در روایت حسنک وزیر، به آن اشاره میکند. از آنجا که حکومت عباسیان به نظریه سیاسی اهل سنت نزدیکتر بود و از سوی دیگر، ایرانیان، تحت عنوان رافضی یا شیعه، این تعارض در عمق و تار و پود منابع تطبیقی مشروعیت غزنویان، ریشه دواند که محافظه کاری و نکوهش توام با ستایش در تاریخ نگاری بیهقی موید این تعارض در منابع مشروعیت است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
علی قربان پور
استادیار علوم سیاسی، دانشگاه حکیم سبزواری: