نگرشی کوتاه بر حیات بعد ممات در مثنوی مولوی
محل انتشار: پژوهشنامه اورمزد، دوره: 12، شماره: 51
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 221
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_OURMAZD-12-51_006
تاریخ نمایه سازی: 9 آبان 1401
چکیده مقاله:
حیات و ممات نشانه توحید و عظمت خداوند ست. همان گونه که خدای متعال زمین مرده را بهآب باران زنده و سرسبز می کند و این رستاخیز طبیعت یک کلاس درس است، حیات و مماتآدمی نیز شایسته ی تعقل و تدبر است.مرگ در مثنوی امری دفعی نیست که به یکباره اتفاق افتاد و کوس ختم حیات را بکوبد، بلکهپدیده ای ست ساری در متن زندگی، که انسان در حیات جسمانی خود بارها آنرا تجربه می کند.خواب گونه ای از مرگ در زندگی دنیوی ست. چشیدن مرگ جز یک تجربه نیست. آن هنگامکه اضطرابی بر فرد چیره گشته یا در موقعیت های دشواری همچون بلا قرار گرفته و بیماری های سخت را از سر گذرانده است آگاهانه مرگ را تجربه می کند.آنچه در این جستار بررسی شده است، یکی از دغدغه های اصلی و بغرنج ترین معماهای ذهنی وروحی انسان یعنی مسئله مرگ و تحلیل نگاه های مربوط به آنست. زنجیره تکامل موجودات و ازجمله انسان با مرگ تداوم می یابد و مولوی در جای جای مثنوی در قالب داستان ها و تمثیل هایمختلف به بیان این مهم می پردازد.بسی اسرار هست که هنوز بدانها پی نبرده ایم و باید بدانیم که عوامل خلقت بتمام و کمال محکوماندیشه بی بنیاد ما نیست.
نویسندگان
ناصر عسکری زاده
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی