نگاهی به آثار نویافته و ناشناخته قاضی صاعد استوایی (خبوشانی)

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 269

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI11_110

تاریخ نمایه سازی: 7 آبان 1401

چکیده مقاله:

قاضی ابوالعلا صاعد ابن محمد استوایی مشهود به خوبشانی ۴۳۲ یا ۴۳۱-۳۴۳ ق از شخصیت های حنفی نامبردار جهان اسلام که در تاریخ بیهقی بارها از او یاد شده و به گفته بیهقی استاد فرزندان سلطان محمود (مسعود و محمد) بوده است. بنا به روایت تاریخ بیهقی در دوری سلطان محمود از خراسان و ورود طغرل سلجوقی قاضی صاعد طرف مشورت مردم و معتمدان نیشابور واقع می شود و با تدبیر و کاردانی او نیشابور از حمله سلجوقیان در امان می ماند. نصایحی که قاضی صاعد در بدو ورود طغرل بدو عرضه می دارد، در دل او کارگر می شود و از قاضی صاعد می خواهد، نصایحش را از او دریغ نکند. از این نصایح در تاریخ حافظ ابرو با عنوان «نصایح صاعدیه» نام رفته است. که اثری ناشناخته و ناپیداست. مسئله اصلی این جستار، احراز هویت و موجودیت این اثر است که بنا به تحلیل هایی از متن تاریخ بیهقی و برخی منابع قابل پیگیری است. کتاب الاعتقاد قاضی صاعد نیز پس از مدتی ناشناختگی به تازگی چاپ شده و نخست بار ابن ابی الوفا در جواهر المضیه فی طبقات الحنفیه آن را به نام قاضی صاعد معرفی نموده است. دیگر اثر قاضی صاعد مختصر صاعدیب است که ابوالفضل بیهقی آن را دیده ودر تاریخ بیهقی از آن یاد کرده است.

نویسندگان

موسی الرضا نظری

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی (گرایش ادبیات حماسی)، دانشگاه حکیم سبزواری