بررسی رابطه راهبردهای رهبری مثبت گرا و رفتارهای فرانقشی با میانجی گری اعتماد عاطفی و شناختی در معلمان دوره ابتدایی شهرستان بوکان

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبردهای رهبری مثبت گرا و رفتارهای فرانقشی با میانجی گری اعتماد عاطفی و شناختی در معلمان دوره ابتدایی شهرستان بوکان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری معلمان دوره ابتدایی شهرستان بوکان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به تعداد ۸۵۰ نفر (۳۸۳ مرد و ۴۶۷ زن) بودند که از بین آنها به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران ۲۶۵ (۱۲۰ مرد و ۱۴۵ زن) انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه های رهبری مثبت گرای کمرون (۲۰۰۸)، اعتماد عاطفی و شناختی یانگ و موسهلدر (۲۰۱۰) و رفتارهای فرانقشی ارگان (۱۹۸۸) بود. برای تحلیل داده ها از شاخص آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین راهبردهای رهبری مثبت-گرا و اعتماد عاطفی و شناختی با رفتارهای فرانقشی رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج نشان داد که اعتماد عاطفی و شناختی در رابطه بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با رفتارهای فرانقشی نقش میانجی را دارند و ۲۲ درصد از اثر کل راهبردهای رهبری مثبت گرا بر رفتارهای فرانقشی از طریق متغیر میانجی اعتماد شناختی و ۱۷ درصد از طریق متغیر میانجی اعتماد عاطفی تبیین می شود.