تحلیل سبکی رمان پیکر فرهاد بر مبنای نظریه سیمپسون

تحلیل ساختارهای روایی در آثار پست مدرن اساس نظریات سیمپسون را تشکیل می دهد. ظرفیت توصیف و نقد ویژگی های ساختاری رمانها برمبنای آرای وی، نگارندگان را برآن داشت تا رمان پیکر فرهاد اثر عباس معروفی را مورد ارزیابی قرار دهند. برای نیل به این مقصود، به روش توصیفی – تحلیلی و با اتکا بر منابع کتابخانهای رمان موردنظر بر طبق شش واحد از مدل تحلیل روایت پاول سیمپسون بررسی شد. نتایج پژوهش، نشان می دهد؛ در این اثر، بیشترین استفاده نویسنده از فرایندهای ذهنی، مادی و رفتاری است و گویش های فردی شخصیت ها بیانگر سطح اجتماعی و فرهنگی آنها می باشد. مولف با بهره گیری از شخصیت های مثبت و منفی و با زاویه دید تکگویی درونی اشخاص، حوادث و صحنه های داستانی را خلق می کند و روابط بینامتنیت آن نیز حاکی از توجه نویسنده به بوف کور هدایت است.

کلیدواژه ها:

ادبیات داستانی ، پیکر فرهاد ، عباس معروفی ، پاول سیمپسون ، تحلیل روایت.