بنیان های هستی شناختی و انسان شناختی آینده پژوهی مرسوم

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 125

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JSFS-1-1_006

تاریخ نمایه سازی: 19 مهر 1401

چکیده مقاله:

آینده پژوهی مرسوم غربی به عنوان دانشی انسانی بر اساس مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش های هنجاری خاص خود شکل گرفته است؛ بنابراین از منظر ارزشی خاص و برآمده از مبانی بنیادین مختص خود، نسبت به آینده موضع می گیرد و چهارچوب، روش ها و اهداف خود را بر اساس آن مبانی شکل می دهد. مهم ترین اصول کلی حاکم در تکوین آینده پژوهی مرسوم عبارت است از: اندیشه دئیسم، اومانیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم فلسفی، سودگرایی و ساینتیسم. نتیجه حضور این مبانی در آینده پژوهی غربی سبب این گشته است که در این علم ربوبیت الهی و مشیت و اراده مطلق او در آینده انسانی نادیده گرفته شود و موضوع این دانش تنها به خوانشی بشری از عالم ماده و قوانین مکانیک وار آن منحصر گردد. بر این اساس بنیادهای معرفتی دانش آینده پژوهی، بر اساس مبانی و تعالیم بشری پی ریزی شده و تعالیم الهی به کناره رفته است. آینده پژوهی مرسوم باید دخالت قیود و عوامل ماورائی در امر آینده را نادیده گرفته و پایه ها، مبانی، اهداف و روش های خود را براساس تجربه و درک مادی و این جهانی و بشری پی ریزی کند و پدیده ها، وقایع و رویدادها را صرفا بر اساس طبایع آن و مبتنی بر قوانین و روش های علمی تبیین کند و نقش مولفه های الهی و خدا محور در تبیین پدیده ها را نادیده گیرد. در این میان آینده ی مطلوب، آینده ای سرشار از سود، لذت و رفاه مادی بوده و یکی از رسالت ها و اهداف آینده پژوهی ارائه راهکارها و احتمالات تحقق چنین آینده ای با خوانش انسانی، نه مبتنی بر اراده و برنامه الهی است.

نویسندگان

مجید محمدلو

پژوهشگر - دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی

محمد آقایی

استادیار داعا