چگونه توانستم مشکل دزدی دانش آموزم سینا در پایه ششم را بهتر کنم؟

دزدی یکی از فراوان ترین و شایع ترین رفتار بزهکارانه در کودکان است. دزدی و سرقت در سنین کودکی در کلیه اجتماعات گذشته و فعلی احیانا وجود داشته و دارد و با توجه به محیط زندگی مردم، میزان و نوع آن در هر اجتماعی با اجتماع دیگر متفاوت می باشد. بسیاری از روانشناسان تربیتی و مشاوران مدارس بر این عقیده اند که پیدایش چنین رفتاری در دانش آموزان می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد که زیرکی والدین یا نبود آن و همچنین رفتار ناصحیح معلم در برخورد با این معضل که در اثر بی حوصلگی، خستگی و... ممکن است باعث تکرار و یا تشدید این مشکل در دانش آموزان در آینده گردد می تواند موجبات تقویت یا کاهش این رفتار را فراهم آورد. اهمیت و ضرورت حل مشکلات دانش آموز و بکار بردن روش هایی که دانش آموز، دیگر دست به دزدی نزند انگیزه ای شد که آموزش پژوهی حاضر در رابطه با چگونگی برطرف کردن مشکل دزدی سینا در پایه ششم انجام گیرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و توصیفوضعیت موجود مشکل دزدی یکی از دانش آموزان پایه ششم به نام سینا است. این پژوهش به روش کیفی )مطالعات اسنادی) از نوع تحلیلی- توصیفی و بررسی اسناد انجام شد. اینجانب در این پژوهش برای رفع مشکل دزدی دانش آموزم سینا سعی نموده ام با استفاده از اطلاعات ی که از طریق خود دانش آموز، والدین دانش آموز، پرونده تحصیلی دانش آموز، گروه همساالن، معلمان قبلی دانش آموز و مدیر مدرسه جمع آوری گردید تدابیری اتخاذ نمایم که در پایان نتیجه خوبی بدست آمد و توانستم مشکل دزدی دانش آموزم سینا را بهتر نمایم که امید است این راه حل ها و نتایج را هم دیگر معلمان و اولیاء برای کاهش مشکل رفتار ناشایست دزدی در دانش آموزان دیگر و کودکان خود بکار ببرند.

کلیدواژه ها:

دانش آموز ، دزدی ، کلاس ، وسایل ، تربیت.