ماهیت حماسه چنین تداعی می کند که سرشار از خشونت و درگیری باشد و در آن، جاییبرای اخلاق ستوده وجود نداشته باشد، در حالی که با مطالعه کتاب شاهنامه، مشخصمی شود که تفکرات و نگرش های فردوسی، از چنین امری به دور است. فردوسی درشاهنامه در کنار وقایع جنگ و بیان داستان های پهلوانی و اساطیری، مخاطبان را به اخلاقیستوده رهنمون میکند که یاد آور
پندار نیک است. او با سفارش های مهم در لابه لایداستانها، نکات اخلاقی مهمی را بیان میدارد که اندیشه نیکو را ترویج میدهد. فردوسیاز
پندار نیک با رعایت اصول جوانمردی در حق همنوعان، اندیشه ای پاک و شایسته را مدنظر دارد که در قالب راستی پیشه کردن در برابر انسانها و عدم بدی در حق همنوعاننمود بارزتری پیدا می کند. وی با بیان آزار نرساندن به انسان ها و بردبار بودن در برابر خشمو مشکلات، پندار و تفکر نیک را سر لوحه اعمال خود قرار می دهد تا انسانها را به این امرسوق دهد که اندیشه نیک ،لازمه آغار انجام اعمال پسندیده است. این پژوهش با استفادهاز روش تحلیلی و بهره بردن از منابع کتابخانه ای با توصیف و تحلیل ابیات، به عنوان شاهدمثال از کتاب مذکور صورت گرفته و تفکرات پسندیده فردوسی را در انجام اعمال نیک،برای مخاطبان به اثبات رسانیده ایم.