بررسی نکاح از نظر قانون مدنی و فقه

ازدواج یک اتحاد رسمی و قرارداد اجتماعی و حقوقی بین دو نفر است که زندگی خود را به لحاظ قانونی ،اقتصادی و احساسی به هم متصل می کنند.تشکیل نهاد خانواده پله نخستین نردبان رسیدن انسان به کمال است در محیط خانواده است که ارامش و آسایش ادمی تامین می شود.اهمیت ازواج تا آنجا که پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله) می فرمایند کسی که همسر اختیار کند نیمی از دین خود را محفوظ داشته و باید مراقب نیم دیگر باشد.از جمله نیاز های یک جوان نیاز به همراهی از جنس مخالف است که این نیاز باید به درستی مدیریت شود و در قالب ازدواج صورت بگیرد.اما اگر ارتباط با جنس مخالف در قالب ازدواج صورت نگیرد پیامدهای زیان باری برای طرفین خواهد داشت.پس اگر کسی توان ازدواج کردن را داردو نمیترسد که در نتیجه ازدواج نکردن به حرام بیفتدازدواج مستحب تاکیدی است اما اگر هراس از افتادن در حرام را دارد ازدواج برای او واجب است.نکاح (ازدواج)بر دو قسم است: ۱. نکاح دائم ۲. نکاح منقطع. کتاب هفتم از قانون مدنی اختصاص دارد به نکاح و طلاق و از ماده ۱۰۳۴ شروع می شود.بر اساس ماده ۱۰۶۲ قانون مدنی :نکاح واقع می شود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحا دلالت بر قصد ازدواج نماید.نکاح دارای ارزش ها و اهمیت های فردی و اجتماعی فراوانی است و مصلحت فرد و اجتماع در این است که زن و مرد پیوند زناشویی ببندند و خانواده تشکیل دهند از جمله فواید ازدواج : ۱. تکامل شخصیت ۲. کامل شدن ایمان ۳. ایجاد آرامش روانی و خیلی فواید دیگر.پس دختر و پسر جوان با فراهم شدن شرایط ازدواج نباید ازدواج را به تاخیر بیاندازند اما متاسفانه امروزه به دلایل عدیده ای ازدواج هابه تاخیر می افتد و طرفین نمی توانند از فواید ازدواج در سن کمتر بهره مند شوند.بر اساس ماده ۱۰۳۴ قانون مدنی :هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد می توان خواستگاری نمود و بر اساس ماده ۱۰۳۴ قانون مدنی:نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر با جد پدری اوست...این ماده در نکاح را می رساند و ولایت در نکاح در فقه هم پذیرفته شده است.عقد نکاح دارای موانع و محرماتی است که در مقاله پیش رو توضیح داده شده است بر طبق ماده ۱۰۶۲ قانون مدنی :نکاح واقع می شود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحا دلالت برقصد ازدواج کند.عاقد باید عاقل،بالغ و قاصد باشد(ماده ۱۰۶۴ قانون مدنی )هر یک از زن و مرد می توانند در نکاح وکیل بگیرند و این وکالت هم در قانون مدنی و هم در فقه به آن اشاره شده است.مهریه:ماده ۱۰۷۸ قانون مدنی:هرچیزی را که مالکیت داشته و قابل تملک نیز باشد می توان مهر قرار داد.زن و شوهر دارای حقوق و تکالیفی نسبت به یکدیگر هستند و همانطور که در ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی هم آمده است و هر یک از زن و شوهر علاوه بر حقوق و تکالیف مشترک دارای حقوق و مسئولیت های اختصاصی هم هستند.نفقه:نفقه در اسلام سه نوع است:۱. نوع اول نفقه ای است که مالک باید صرف مملوک خود بنماید.۲. نوع دوم نفقه ای است که انسان باید صرف فرزندان خود در حالی که صغیر یا فقیرند یا صرف پدر و مادر خود که فقیرند بنماید.۳. نوع سوم نفقه ای است که در مرد مورد زن صرف می کند ملاک این نفقه زوجیت است بر اساس ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است.شروط ضمن عقد نکاح زن و شوهر می توانند علاوه بر حقوق و تکالیفی که در قانون بر ایشان مشخص شده ضمن عقد شروطی را بیاورند و طرفین می توانند هر شرطی را که خلاف مقتضای عقد نکاح نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بیاورند.اما درآخر بحث،نکاح بین طرفین منحل می شود بر طبق ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی :عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل شود،در مقاله پیشرو علاووه بر بررسی نکاح از نظر قانون مدنی از متون فقهی هم کمک گرفته شده است

کلیدواژه ها:

نکاح ، محرمات نکاح ، شرط صحت نکاح ، مهریه ، نفقه