نسبت انسان با خدا در فلسفه دکارت و نقد آن از دیدگاه محمد حسین طباطبایی
محل انتشار: فصلنامه پژوهشهای فلسفی کلامی، دوره: 12، شماره: 4
سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 177
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PFK-12-4_006
تاریخ نمایه سازی: 24 تیر 1401
چکیده مقاله:
بر اساس مبانی فلسفی دکارت، انسان موجودی خود بنیاد است که حقیقت آن نفس یا، همان فکر و اندیشه است. خدا نیز در این تحلیل، همان فکر محض است که در فلسفه وی، شان معرفت شناختی دارد و صرفا ضامن خلق و بقای قوانین مکانیکی عالم است و به تعبیری، خود آن قوانین و خود طبیعت است. انسان در این نظام مکانیکی، ماشینی است که صرفا روحی اضافه بر مصنوعات دارد و هم عرض سایر اشیاء، فقط مصنوع و مخلوق خداست. خدا آن را خلق و رها کرده است (مثل قوانین ثابت عالم)، انسان هم یک قانون از این جهان طبیعی و فاقد غایت است. بر اساس دیدگاه طباطبایی، انسان دکارتی، انسانی منسوخ و دور افتاده از هویت خویش است. یکی از بحث های مهم انسان شناسی در غرب، مخصوصا در دوران جدید، بحث حقیقت انسان و ارتباط آن با خدا به عنوان مبدا عالم و حقیقت مطلق است. پرسش اصلی این پژوهش، بررسی نسبت انسان با خدا در اندیشه و فلسفه دکارت و نقد دیدگاه وی با توجه به دیدگاه محمد حسین طباطبایی است.
نویسندگان
علی اصغر مصلح
. استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
سید رحمت الله موسوی مقدم
دانشجوی دکترای تخصصی فلسفه تطبیقی دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات تهران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :