ولایت در اندیشه شمس تبریزی و بازتاب آن در آثار سلطان ولد
محل انتشار: فصلنامه عرفان اسلامی، دوره: 18، شماره: 72
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 413
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IAUZ-18-72_001
تاریخ نمایه سازی: 31 خرداد 1401
چکیده مقاله:
مبحث «ولی و ولایت» یکی از اساسی ترین مباحث عرفان اسلامی است. ولایت در لغت به معنای قرب، محبت، نصرت، امارت و... است؛ اما ولی در اصطلاح اهل عرفان به کسی گفتهمی شود که با نابودکردن صفات بشری و فانیشدن در حق به تولد دوباره رسیدهباشد.در این جستار که مبتنیبر مطالعات کتابخانهای و به شیوه توصیفی – تحلیلی است تاثیرپذیری سلطانولد از شمس تبریزی در موضوع ولایت بررسیمیشود.شمس تبریزی و سلطانولد، ولی را کسی می دانند که با رسیدن به مرتبه فنای الهی به صفاتی دیگر مانند «دوری از کرامتنمایی»، «علم لدنی و موهوبی»، «انفاس حقانی» و«فراست یا اشراف بر ضمایر» مزین باشد. به اعتقادآنها اگرچه شناخت حقیقت وجودی اولیای الهی از شناخت خداوند دشوارتر است اما سالکان باید با شناخت دقیق از این افراد، سرسپرده آنها شوند و از مدعیان دروغین بپرهیزند. شمس و سلطانولد اولیا را به دو گروه مستوران و مشهوران تقسیمکرده اند. در نظرگاه آنها، اولیای الهی اگرچه همگی نوری واحدند اما هر کدام به اندازه قرب خود از تابش حسن الهی برخوردارمی شوند که در این میان مرتبه «مطلوبان یا معشوقان» از مرتبه «طالبان یا عاشقان» بالاتر است. علاوهبراین، قطب شاه اولیا محسوبمی شود و در حقیقت هدف غایی از آفرینش جهان است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
داود واثقی خوندابی
پسادکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.نویسنده مسئول: d.vaseqhi@gmail.com
مهدی ملک ثابت
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه یزد، یزد،ایران. mmaleksabet@yazd.ac.ir
محمدکاظم کهدویی
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه یزد، یزد،ایران.