پیش بینی نگرش به روش فرازناشویی از طریق هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی در بین زوجین شهرستان شاهرود

زمینه و هدف: خانواده به عنوان واحدی اجتماعی، کانون رشد، تکامل، التیام، شفادهندگی، تغییر و تحول آسیب ها و عوارض است که می تواند هم بستر شکوفایی و هم بستر فروپاشی روابط میان اعضایش باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی نگرش به روابط فرازناشویی از طریق هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی در بین زوجین شهرستان شاهرود بود. روش: جامعه پژوهش حاضر تمامی زوجین شهرستان می باشند که به روش نمونه گیری در دسترس و براساس جدول مورگان ۳۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل MCI، بهزیستی روان شناختی ریف و کیز SWS و نگرش به روابط فرازناشویی واتلی ATIS استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش اخلاقی و مولفه های آن (راستگویی، وفای به عهد، مسئولیت پذیری، عمل کردن مبتنی بر اصول و ارزش ها، اقرار به اشتباهات، اهمیت دادن به دیگران، توانایی در بخشش اشتباهات خود و دیگران و پافشاری در زمینه حقیقت) و همچنین بین بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن (خودمختاری، تسلط بر محیط، رشدشخصی، روابط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود) با نگرش به روابط فرازناشویی رابطه وجود دارد. از طرفی نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نیز نشان داد که مولفه های راستگویی، وفای به عهد، مسئولیت پذیری، عمل کردن مبتنی بر اصول و ارزش ها رشد شخصی، خودمختاری و هدفمند در زندگی توانایی پیش بینی نگرش افراد به روابط فرازناشویی را دارد. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش حاضر، از آنجا هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی همراه با مولفه هایشان می توانند با نگرش افراد به روابط فرازناشویی مرتبط باشند، پیشنهاد می شود در مشاوره های ازدواج به این دو متغیر مهم مورد ملاحظه قرار گیرند.

کلیدواژه ها:

هوش اخلاقی ، بهزیستی روان شناختی ، نگرش به روابط فرازناشویی