بررسی استدلال های موجود در تائید یا رد آموزش فراگیر

نظام های آموزشی همواره در معرض تغییر می باشند، تغییراتی که از نگرش اندیشمندان و صاحب نظران در زمینههای مختلف متاثر می باشد. مطالعه حاضر به بررسی استدلال ها و نگرش های صاحب نظران یکی از نوین ترین جلوه هاینظام آموزشی به نام آموزش فراگیر می باشد. فراگیرسازی در آموزش، تاکید بر یکپارچه سازی آموزش بین دانش آموزانعادی و دانش آموزان با نیازهای ویژهدارد. در این رابطه از مهمترین یافته های پژوهشی و بنیادی ترین نظریه های روانشناسی،جامعه شناسی و آموزشی-تربیتی جهت بررسی رابطه استدلال های مختلف مبتنی بر تائید و یا رد آموزش فراگیر استفادهشده است. نتایج حاصل از بررسی استدلال های موجود در تائید یا عدم تائید آموزش فراگیر تاثیر قابل توجه ای در برنامهریزی و مدیریت مدارس فراگیرمحور دارد. در این مطالعه ابعاد خاص آموزش فراگیر با در نظر گرفتن دیدگاه های دانشمندان،معلمان، مدیران، والدین و دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته است که نتیجه بیانگر تاثیر قابل ملاحظه فرهنگ، سن،اقتصاد، شناخت، عدالت اجتماعی و سواد عمومی در نحوه جهت گیری در زمینه آموزش فراگیر می باشد.

کلیدواژه ها:

آموزش فراگیر ، دلایل تحلیلی ، نظریه های تربیتی