مقایسه تطبیقی نگاه حرفه ای به «معمای منظر» و نگاه فلسفی به مفهوم «منظر» بر اساس تحلیل منظر چشمه رکن آباد شیراز در اشعار حافظ

امروزه علم منظر به عنوان یک نگاه فلسفی نوین، سعی در ارائه شناختی متفاوت از مفهوم فضا داشته و در پی کشف معانی جدید از نحوه تعامل دوسویه و درهمتنیده انسان و محیط است. هدف از نوشتار حاضر بررسی تطبیقی نگاه فلسفی و حرفه ای به معماری منظر و استخراج مولفه هایی از رویکرد معنامحور و فلسفی برای ساماندهی ابعاد کالبد ی منظر است که بر اساس نمونه موردی چشمه رکن آباد شیراز صورت می پذیرد. روش تحقیق پژوهش حاضر کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش - مطالعه کتابخانه ای است. نتایج نشان دادکه امروزه معماری منظر بیشتر به سمت ساماندهی فیزیک محیط پیشروی کرده است و بستر تاریخی، فرهنگی و اجتماعی در آن نادیده گرفته شده است، معماران منظر، نگاه فلسفی لازم را که حاصل جنبه های تجربی و شناختی از تعامل تاریخی انسان با محیط است را در طراحی و خلق محیط طبیعی ندارند و بر خلاف رویکرد تفسی ری شعرایی چون حافظ، کیفیتی ایستا برای محیط رقم میزنند. منظر، مفهومی عینی و ذهنی می باشد و فقدان یکی از این مفاهیم به معنای عدم وجود منظر می باشد. بنابراین میتوان با ایده گرفتن از اشعار حافظ و شاعرانی همچون حافظ به درک درستی از فلسفه منظر و معماری منظر دست یافت تا دیسیپل ین منظر همراه با فلسفه آن در این نوع از طراحی نمود پیدا کند. بدیهی است که پرداختن به جنبه های ذهنی تعامل انسان با محیط که در این شعرها وجود دارد می تواند راهی باشد که معماران منظر بهتر بتوانند فیزیک یک محیط و کالبد آن را طراحی و ساماندهی کنند.

کلیدواژه ها:

معماری منظر ، دیسیپلین منظر ، چشمه رکن آباد ، حافظ