واکاوی در سه رنگزای سکاهن، بهرمان و عنبر با تکیه بر شعر فارسی (قرن چهارم تا هشتم هجری قمری)
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 292
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JBASH-12-2_005
تاریخ نمایه سازی: 8 خرداد 1401
چکیده مقاله:
رنگزاها مواد طبیعی یا مصنوعی رنگینی هستند که از دورهی غارنشینی تاکنون، انسان از آنها برای رنگآمیزی محیط و اشیای پیرامون خود بهره گرفته است. بهنظرمی رسد، تعدادی از رنگزاهایی که در ایران کهن استفاده میشدهاند، در گذر زمان به فراموشی سپرده شده یا تغییر نام دادهاند و اکنون بعضی از آنها در جوامع علمی با واژههای دخیل از سایر زبانها، استفاده میشوند و تا کنون نیز منبعی که در آن، تمام رنگزاهای ایرانی بهطورمستقل معرفی و بررسی شده باشد، دیده نشده است. ازآنجاییکه شناخت کامل رنگزاهای ایرانی و واژگان مربوط به آنها، ضرورتی علمی و عاجل است و با توجه به اینکه شاعران از رنگزاها بهوفور در شعر خود بهره گرفته اند، از متون نظم فارسی کهن میتوان در حوزهی بازیابی بخشهایی از علوم مربوط به رنگزاها اطلاعات مفیدی گردآوری نمود که از مهمترین اهداف این پژوهش است. در این مقاله با بررسی دیوان های شاعران از قرن چهارم تا هشتم هجریقمری، به بازشناخت سه رنگزای طبیعی فراموششده یا تغییر نامداده در ایران کهن پرداخته شده است؛ دستیابی به رنگزاهایی مانند سکاهن، بهرمان یا عصفر و عنبر حاصل این پژوهش است. نتیجهی این پژوهش از یکسو میتواند راهگشای تفسیر صحیح بیتهایی باشد که رنگزاها و مضمونهایشان در آنها حضور دارند و از سوی دیگر، گوشهای از رنگزاهای فراموششدهی کهن ایرانی براساس شعر فارسی را معرفی کند. اطلاعات فنی استخراجشده از شعر فارسی در حوزهی رنگزاها نیز میتواند مورد استفادهی پژوهشگران حوزههای مختلف علوم مرتبط با آن، مانند پژوهش هنر، مرمت آثار تاریخی، باستان سنجی و صنایع قرارگیرد. واژههای کلیدی: ط رنگزاها مواد طبیعی یا مصنوعی رنگینی هستند که از دورهی غارنشینی تاکنون، انسان از آنها برای رنگآمیزی محیط و اشیای پیرامون خود بهره گرفته است. بهنظرمی رسد، تعدادی از رنگزاهایی که در ایران کهن استفاده میشدهاند، در گذر زمان به فراموشی سپرده شده یا تغییر نام دادهاند و اکنون بعضی از آنها در جوامع علمی با واژههای دخیل از سایر زبانها، استفاده میشوند و تا کنون نیز منبعی که در آن، تمام رنگزاهای ایرانی بهطورمستقل معرفی و بررسی شده باشد، دیده نشده است. ازآنجاییکه شناخت کامل رنگزاهای ایرانی و واژگان مربوط به آنها، ضرورتی علمی و عاجل است و با توجه به اینکه شاعران از رنگزاها بهوفور در شعر خود بهره گرفته اند، از متون نظم فارسی کهن میتوان در حوزهی بازیابی بخشهایی از علوم مربوط به رنگزاها اطلاعات مفیدی گردآوری نمود که از مهمترین اهداف این پژوهش است. در این مقاله با بررسی دیوان های شاعران از قرن چهارم تا هشتم هجریقمری، به بازشناخت سه رنگزای طبیعی فراموششده یا تغییر نامداده در ایران کهن پرداخته شده است؛ دستیابی به رنگزاهایی مانند سکاهن، بهرمان یا عصفر و عنبر حاصل این پژوهش است. نتیجهی این پژوهش از یکسو میتواند راهگشای تفسیر صحیح بیتهایی باشد که رنگزاها و مضمونهایشان در آنها حضور دارند و از سوی دیگر، گوشهای از رنگزاهای فراموششدهی کهن ایرانی براساس شعر فارسی را معرفی کند. اطلاعات فنی استخراجشده از شعر فارسی در حوزهی رنگزاها نیز میتواند مورد استفادهی پژوهشگران حوزههای مختلف علوم مرتبط با آن، مانند پژوهش هنر، مرمت آثار تاریخی، باستان سنجی و صنایع قرارگیرد. واژههای کلیدی:
نویسندگان
فاطمه سلحشور
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
عطامحمد رادمنش
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
یاسر حمزوی
استادیار، گروه مرمت و باستان سنجی، دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران.
محبوبه خراسانی
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :