بهسازی سرباره فولاد با استفاده از تحریک زیستی و مقایسه خصوصیات مکانیکی و هیدرولیکی آن با ماسه

در این پژوهش، کنترل و به گونه ای بازیافت محصولات جانبی ناشی از ذوب سنگ آهن برای مصارف صنعتی مد نظر بوده است تا بتوان با استفاده از توجیه ژئوتکنیکی و کاربردی کردن این مصالح میزان آلودگی های زیستی را کاهش داد. از آنجایی که انباشت زیاد سرباره فولاد در دنیا تبدیل به یک معضل زیستی شده است لذا با استفاده از دانش نو ظهور ژئوتکنولوژی میکروبی، این موضوع در سرباره فولاد بسط داده شد که با استفاده از تحریک و تغذیه میکروارگانیسم های ذاتی، منجر به رسوب کلسیت القاء شده توسط میکروارگانیسم ها (MICP) شده است. در این پژوهش اثر رسوب کلسیت بر سه نوع مصالح سرباره فولاد ریز و درشت و همچنین ماسه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که رسوب کلسیت موجب بهبود چسبندگی بیشتر در ماسه و تغییرات بهتر زاویه اصطکاک داخلی در سرباره فولاد شد. اصلاح بیولوژیکی در آزمون مقاومت تک محوری اثر گذاری بهتری در ماسه داشت اما مقاومت تک محوری ماسه پس از اصلاح نتوانست مقاومت بیشتری نسبت به سرباره فولاد اصلاح شده ایجاد کند. در آزمون هدایت هیدرولیکی ضمن اثر گذاری رسوب کلسیت در کاهش ضریب نفوذپذیری هر سه نوع مصالح ، مشاهده شد که ماسه کاهش نفوذپذیری بیشتری را تجربه کرد که برای اطمینان از تشکیل رسوب کلسیت از تصویر برداری SEM و آنالیز EDX استفاده شد که نتایج این تصویر بردادری و آنالیز فرضیات مسئله را تایید کرد.

کلیدواژه ها:

سرباره فولاد ، تحریک زیستی ، MICP ، برش مستقیم ، مقاومت تک محوری