ررسی اثر دوازده هفته تمرینات هوازی بر سطوح سرمیTNF-αو شاخص توده بدنی در زنان چاق دارای اختلالات قاعدگی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 113

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NRCSPUMA01_083

تاریخ نمایه سازی: 9 اردیبهشت 1401

چکیده مقاله:

چاقی همراه با افزایش غلظت سرمی سیتوکین های پیش التهابی و اختلالات قاعدگی است. افزایش سطح TNF- پلاسما یک رویداد اولیه در تجمع چربی شکمی است و در رابطه با چرخه قاعدگی موثر در تنظیم هورمون های استروئیدی تخمدان است که طی چرخه قاعدگی سطوح آن در پلاسما و آندومتر متفاوت و همچنین در زنان با عارضه سندرم تخمدان پلی کیستیک بالاست. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر ۱۲ هفته تمرینات هوازی بر سطوح سرمی TNF- و شاخص توده بدنی در زنان چاق دارای اختلالات قاعدگی و انجام گرفت. برای این منظور تعداد ۱۹ زن جوان غیریائسه با میانگین شاخص توده بدنی(۳۱/۰۰±۴/۷۱ و دارای حداقل یکی از اختلالات قاعدگی پلی منوره، اولیگومنوره، هایپرمنوره، متروراژی،منوراژی و هیپومنوره به دو گروه تمرین ۱۰ نفر و گروه کنترل ۹ نفر تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت ۱۲ هفته ( سه روز در هفته ۴۵ /دقیقه) در تمرینات هوازی به صورت نیم ساعت دویدن روی تردیمل با شدت MHR %۸۵-۷۰ شرکت کرد ند و گروه کنترل به فعالیت روزا نه خود ادا مه دادند. شاخص توده بدنی و مقادیر سرمی TNF- به روش ایمونوا سی(الایزا) ۴۸ ساعت قبل از برنامه تمرینی وحداقل ۴۸ ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی در روز ۱۵ الی ۱۸ قاعدگی آزمودنی ها اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی زوجی و آنکوا استفاده شد. طبق نتایج حاصل، شاخص توده بدنی در گروه تمرین به طور معناداری کاهش یافتp<۰/۰۰۱، و تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده شد(p=۰/۰۲ و F). TNF- =۱۴/۰۲ در هر دو گروه کاهش غیرمعنادار داشت و تفاوت معنادار بین گروهی مشاهده نشد p=۰/۷۱۴ و . F=۰/۱۳۹ ارتباط معناداری بین تغییرات TNF- و شاخص توده بدنی وجود نداشت(p=۰/۱۴۱ و .(r=۰/۳۴۱ با توجه به نتایج می توان گفت که تمرین هوازی مستقل از تغییرات TNF- چاقی را کاهش می دهد و علارغم اینکه برخی مطالعات نشان دادند تمرینات هوازی می تواند منجر به کاهش TNF- شود ولی این موضوع در زنان دارای اختلالات قاعدگی و چاق نتایج متفاوتی را نشان می دهد که نیاز به مطالعات گسترده و دقیق آتی با در نظر گرفتن چرخه قاعدگی و اختلالات قاعدگی در زنان می باشد

نویسندگان

اعظم زرنشان

استادیارگروه فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران