تاثیر فلسفه برافزایش تفکر انتقادی دانش آموزان پایه چهارم دبستان اندیشه ورزان قزوین

فلسفه برای کودکان و نوجوانان (فبک ) یا فکرپروری برای کودکان و نوجوانان برنامه ای برای آموزش تفکرعمیق فلسفی است که به پرورش قدرت استدلال، داوری و تمیز در کودکان و نوجوانان می پردازد ودست کم ، سه گونه تفکر نقادانه ، تفکر خلاقانه و تفکر مراقبتی را در ایشان پیشرفت می دهد. برنامه ی آموزش فلسفه به کودکان، جدیدترین رویکرد در آموزش مهارتهای تفکر به ویژه تفکر انتقادی به کودکان است این برنامه را در اوایل دهه ی ۱۹۷۰، لیپمن مطرح کرد که به تدریج به شکوفایی و تکامل خود رسید. لیپمن برنامه آموزش فلسفه به کودکان را یکی از روشهای افزایش انواع هوش و تفکر در کودکان دانست . هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثرآموزش فلسفی در یادگیری و تغییر رفتار کودکان است . برای این منظور نخست به بررسی برنامه فلسفه برای کودکان از منظر لیپمن و چگونگی توسعه و پیدایش رویکردهای مختلف پرداخته شده است . آنگاه نشان دادیم که هر کدام از رویکردها به فلسفه برای کودکان به جنبه خاصی از فلسفه تاکید دارند. سپس با اجرا در گروه خاصی از کودکان به بررسی تغییر رفتار و تغیر سطح یادگیری پرداختیم . تحقیق ، ازنظر هدف،کاربردی و ازلحاظ روش مبتنی بر روش تحلیل محتوا است . به دلیل محدودیت ، نمونه آماری همان جامعه آماری یعنی سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران است . نمونه تحقیق شامل کتب ، مجلات، پایان نامه ها، و سایت های مرتبط با موضوع آموزش فلسفه به کودکان، و متخصصان آموزش فلسفه برای کودکان بوده است . ابزار گرداوری داده ها فیش ، و فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است . برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مفاهیم ، آمار توصیفی ، و آمار استنباطی (آزمون تی ) استفاده شده است .

کلیدواژه ها:

فلسفه کودک ، تفکر انتقادی ، داستان گویی ، استدلال ، یادگیری