بررسی مفهوم بیع در ادبیات فقه اسلامی و نظام حقوقی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,262
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LAWHAMAYESH06_057
تاریخ نمایه سازی: 5 اردیبهشت 1401
چکیده مقاله:
در فقه اسلامی بحث مربوط به مبیع تا آنجا که مورد بررسی قرار گرفت دارای سابقه ای نیست و در شرایطی که هر یک از بایع و مشتری از انجام تعهدات خود شانه خالی کنند ضمانت اجراهای مختلفی مانند حق فسخ قرارداد لحاظ گردیده است و برای مبیع در فقه می توان از موضوع بیع فضولی استفاده کرد که با کمی مسامحه می توان آن را بیعی متزلزل دانست زیرا در صورت عدم تنفیظ از سوی اصیل دیگر امکان حیات معامله قابل تصور نخواهد بود.عقد بیع یک معامله با لفظ مخصوص به خود است، که پس از اجرا شدن و خواندن الفاظش آثاری بر جای خواهد گذاشت. در ادبیات فقها مهمترین الفاظ برای خرید کردن، به فروش رساندن، انجام معامله و یا به عبارتی همان عقد بیع را لفظ اشتریت به معنای خریداری کردم، برای خریدار و لفظ بعت به معنای فروختم را برای فروشنده دانسته اند. نظر اکثریت آنان در عربی بودن و ادای همین واژگان است. البته این را هم باید بدانیم که عقد بیع جز عقود لازم به شمار می رود. و این لازم بودن به معنای آن است که هر دو طرف باید مفاد عقد را اجرا کنند، و حق رجوع به جز مواد استثنا شده را هیچ کدام از طرفین ندارند. اما در زبان علم حقوق؛ عوض معلوم یعنی میزان پول در مقابل مال معلوم معامله می شود.آثاری که برجای می گذارد، انتقال مالکیت می باشد. در حقوق کشور ایران نیز با توجه به صبغه فقهی نظام حقوقی آن، بحث مربوط به حق مبیع مسبوق به سابقه نبوده و امکان چنین عملی از سوی قانونگذار برسمیت شناخته نشده است.پیشرفت و نیاز روز افزون جوامع برای تعاملات اقتصادی موجب گردیده تا درعصر حاضر شاهد موضوعی به نام حق در علم حقوق باشیم.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد حسن پور
فوق لیسانس ، مدیریت بازرگانی