آزمون مدل نظری-مفهومی هم افزایی عقلانیت اقتصادی و اجتماعی در کنش فرزندآوری پایین

پژوهش حاضر درصدد راست آزمایی مدل نظری-مفهومی هم افزایی عقلانیت اقتصادی و اجتماعی در کنش فرزندآوری پایین است. این مطالعه در سال ۱۳۹۵ و در بین زنان و مردان متاهل تهرانی انجام شد. حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری چندمرحله ای طبقه بندی،۱۲۰۰ نمونه تعیین شد. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، بخت قصد فرزندآوری افرادی که در مناطق نیمه برخوردار زندگی می کنند نسبت به کسانی که در مناطق کم برخوردار زندگی می کنند (۵۳۷/۰)، و افرادی که دارای سطح تحصیلی دیپلم و فوق دیپلم هستند نسبت به افراد با سطح تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر (۱۷۷/۰) کمتر است. افراد با هزینه خانوار کمتر از ۲ میلیون تومان نسبت به افراد با هزینه خانوار بیش از ۵/۳ میلیون تومان بخت قصد فرزندآوری بیشتری دارند (۲۳۷/۳). با افزایش امتیاز عامل تغییر هویت والدینی (۵۶۳/۰)، ارزش منفی فرزند (۶۹۳/۰)، اجتناب از تعهدات بلند مدت (۵۴۴/۰) و ناامنی اقتصادی (۷۰۳/۰) بخت فرزندآوری کاهش می یابد. در میان عوامل فوق، عامل اجتناب از تعهدات بلند مدت با ضریب ۶۰۸/۰- بیشترین تاثیر و عامل احساس ناامنی اقتصادی با ضریب ۳۵۲/۰- کمترین تاثیر را بر قصد فرزندآوری دارد. پیشنهاد می شود که سیاست گذاران ضمن توجه به تغییرات ارزشی و نگرشی جامعه بر مکانیسم هایی تاکید کنند که منجر به برقراری تعادل در شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه می شوند.

کلیدواژه ها:

ناامنی اجتماعی ، فرزندآوری ، سیاست های جمعیتی ، مدل نظری- مفهومی ، تهران