هنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان (با تاکید بر نظریه میرفندرسکی در رساله صناعیه)

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 296

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISLART-18-43_012

تاریخ نمایه سازی: 16 فروردین 1401

چکیده مقاله:

در دوره حکومت صفویه (۹۰۷-۱۱۳۵ه.ق) هنر و صنایع وارد مرحله­ای جدید از شکوفایی شد. با این حال هنرهای مختلف در این دوره تاریخی، فراز و فرودهای زیادی را تجربه کردند. این تحول از نگاه فلاسفه این زمان دور نماد و هر یک به بررسی این تغییرات و علل بنیادی آن پرداخته­اند؛ لذا بررسی دیدگاه آنها درباره هنر و صنایع این دوره قابل تامل است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه­ای انجام شده است. یافته­های پژوهش حاکی از این است که از نظر فلاسفه مشائی بقای اثر هنری با اندیشه پس پشت آن و جاودانگی نام هنرمند با دانایی، خیالپردازی و توانایی در صورت­پردازی معنا ممکن است. در این دوره تاریخی  هنر به عنوان فضیلت، وجه مشترک همه افراد جامعه بدون توجه به طبقه آنهاست. در ایران اصل وظیفه شهریاران، حفاظت از ملک، دین، بسامانی سرزمین و نیل آن به سوی سعادت، تعالی و گسترش عدالت است. تعالی و تدانی امور سرزمین از جمله درستی انجام امور توسط پیشه وران تحت تاثیر عملکرد و تفکر شهریار صاحب فره یا شهریار است. میرفندرسکی در رساله صناعیه مدعی صناعت رو به زوال و کم فروغ شدن اشتداد آن است؛ به این معنا که شهریاران صفوی دچار خطا و اشتباه شده، فره خود را از دست داده و ظلم شان فراگیر شده است. یکی از مهم ترین عوامل نیل جامعه به سعادت؛ تفکر، خلاقیت، پشت کار و دوری از تن آسایی در کار بر مبنای نیاز زیر نظر حاکم حکیم است.اهداف پژوهشبررسی هنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان؛بررسی و مقایسه هنر دوران صفوری با نظریه میرفندرسکی.سوالات پژوهشهنر و صناعت صفوی از منظر مشائیان چگونه است؟هنر دوران صفوری براساس نظریه میرفندرسکی چگونه است؟

نویسندگان

سالار حسن زاده

دانشجوی دکتری گروه فلسفه هنر، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران

اسماعیل بنی اردلان

دانشیار گروه پژوهش هنر، دانشگاه هنر، تهران، ایران

ایرج داداشی

استادیار گروه هنر ، دانشگاه تهران، تهران، ایران