قواعد حاکم بر قصد مشارکت کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام در رقابتهای جمع سپاری بازاریابی براساس رویکرد تئوری مجموعه راف( مورد مطالعه: مصرف کنندگان برند موتوسل)

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 242

فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCBS-8-4_007

تاریخ نمایه سازی: 10 بهمن 1400

چکیده مقاله:

جمع سپاری فرصتی برای تعامل با گروه های زیادی از مصرف کنندگان بالقوه ایجاد می کند. همچنین پیشرفت در تکنولوژی و رسانه های اجتماعی توسعه سریع رقابتهای جمع سپاری را به عنوان یکی از مفاهیم نوآوری باز در زمینه بازاریابی تسهیل نموده است. در رقابتهای جمع سپاری، همواره تلاش بر این است که بتوان مشارکت کنندگان را ترغیب به افزایش مشارکت نمود و پاسخهای رفتاری کاربران را پیش بینی کرد. از این رو هدف اصلی این پژوهش استخراج قواعد حاکم بر مشارکت کاربران شبکه ی اجتماعی اینستاگرام در رقابتهای جمع سپاری بازاریابی است. در راستای نیل به هدف پژوهش، روش پیشنهادی استفاده از تئوری مجموعه راف است. در این پژوهش، ابتدا بر اساس مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان متغیرهای شرطی و تصمیم گیری شناسایی شدند و مدل مفهومی پژوهش طراحی شد. سپس مدل در شرایط واقعی و برای مصرف کنندگان برند موتوسل آزمون شد و داده های مورد نیاز جهت استخراج قوانین از ۳۴۴ نفر از شرکت کنندگان در رقابت جمع سپاری جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار Rosetta تحلیل گردید. به کمک نظریه مجموعه های راف ۳۹ قانون منطقی استخراج شدند که اغلب آنها جامع و دقیق نبودند. سرانجام ۷ قاعده با بیشترین میزان پوشش و دقت و بر اساس سایر قواعد اعتبارسنجی استخراج شدند. نتایج کلی حاکی از آن است که ساختار وظیفه طراحی شده، مدیریت جمع، تکنولوژی مورد استفاده در رقابت جمع سپاری و ارزیابی نتایج از مهمترین ابعاد تاثیرگذار در مشارکت کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام در رقابتهای جمع سپاری بازاریابی است.

کلیدواژه ها:

رقابتهای جمع سپاری بازاریابی ، مشارکت مصرف کنندگان ، شبکه های اجتماعی ، تئوری مجموعه های راف(RST)

نویسندگان

نسرین ماه آورپور

دانشکده علوم اداری و اقتصاد. دانشگاه الزهرا. تهران. ایران

معصومه حسین زاده شهری

دانشگاه الزهرا،تهران،ایران

ندا عبدالوند

عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا دانشیار گروه مدیریت فناوری اطلاعات

محمد علی بابایی زکیلکی

دانشکده علوم اداری و اقتصاد. دانشگاه الزهرا. تهران. ایران