شعر نیما آیینه ی اجتماع
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 237
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MTCONF07_116
تاریخ نمایه سازی: 19 دی 1400
چکیده مقاله:
هنر و شعر از دیرباز عصاره ی فکری و معنوی بشر به شمار آمده و اندیشه ی آدمی را در کشف اسرار هستی، توجه به کیفیت آفرینش، درک حقیقت، توصیف زیبایی های طبیعت و بیزاری از زشتی و پلیدی رهنمودن بوده است و کلید خزائن معرفت را به دست افکار و عقول سپردهه است. شعر همواره در کشاکش سختی ها و مصائب یک جان پناه تسلی بخش بوده و آدمی را به خونسردی و بی اعتنایی به انبوه مشکلات و حوادث دعوت نموده است. علی اسفندیاری معروف به «ینمایوشیج» از شاعران معاصر ایران است که در ایجاد راه و روشی تازه تغییر و تحولی شگرف در سرزمین شعر بوجود آورد و شعر کلاسیک (سنتی) را که دارای ساختار و طرح ویژه ای از نظر ظاهر و قالب (فرم) و نیز باطن و مفهوم (محتوا) بود دگرگون ساخت. از مهمترین خصایص ویژه شعر نو (نیمایی) بازتاب شرایط و تحولات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مردم معاصر و ذکر دردها و رنج های آنان است که نمود چشمگیری در شعر این دوره دارند؛ شاعر معاصر خود را به عنوان عضوی از جامعه احساس می کند و به ترسیم و تصویرنگاری شعری از زندگی خویش و مردم عادی و شرایط جامعه می پردازد. نیما با سرودن شعرهایی چون هست شب، وای بر من، خواب زمستانی، خانواده ی سرباز، خانه ام ابری است، محبس و ... احساس و عاطفه اجتماعی خود را به تصویر می کشد. او منادی دردها و آلام همنوعان خویش است؛ به عبارتی، نیما و دیگر شاعران معاصر در قبال ملت خویش وظیفه پیامبری و ارشاد را احساس می کنند. گفتار حاضر به شیوه ی ارجاع کتابخانه ای و مستند به منابع مکتوب، در پی تحلیل و بررسی اشعار اجتماعی و دیدگاه نیما نسبت به جامعه است تا روشن سازد که شعر نو نیما تحولی اساسی در تجلی و انعکاس شرایط اجتماعی و سیاسی است و همچنین چگونگی نگرش و اندیشه ی شاعر درباره هستی- زندگی خویش و دیگران- و تاثیر آن بر روحیه شاعر را تبیین می نماید.
نویسندگان
محمدیوسف دهانی
دانشجوی دوره دکترا زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان