انسان اگزیستانسیالیستی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 390

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

TCACONF07_019

تاریخ نمایه سازی: 30 آبان 1400

چکیده مقاله:

فلسفه اگزیستانسیالیسم در کنار انسان گرایی در اروپا شکل گرفت. در این فلسفه، انسان اساس است و این مکتب فکری با اتخاذرویکردی انسا نگرایانه و وابسته به حدی به جنبه های مختلف جهان نگاه می کند که وجود انسان مقدم بر ماهیت اوست. در این فلسفه،فردگرایی از اهمیت بالایی برخوردار است و در راستای این فردگرا یی است که مفاهیمی مانند ادراک، شناخت، آزادی، انتخاب، عمل،اضطراب و شورش مورد توجه قرار می گیرد. پژوهش حاضر به برر سی جایگاه مفهوم انسان در این فلسفه می پردازد. در طبقه بندی هایارائه شده توسط متفکران، آلبر کامو معمولا به عنوان یک اگزیستانسیالیست طبقه بندی می شود. این تحقیق همچنین قصد دارد جایگاهانسان را در آثار آلبر کامو روشن کند و بداند که انسان در نوشته های کامو چگونه با جهان روبرو می شود و مفهوم انسان در آثار آلبر کاموتا چه حد برای فیلسوفان وجودی سازگار است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با مرور و مراجعه به کتاب ها و مقاله های مختلفانجام شده است. در این تحقیق، ابتدا فیلسوفان اگزیستانسیالیست ها مورد بررسی قرار می گیرند و در مورد فلسفه آنها گزارشی ارائهمی شود تا زمینه هایی در مورد انسان در این فلسفه بیابند و سپس در مورد آثار کامو برای روشن شدن محاسبه این مفاهیم در کتاب هایکامو بحث می شود. در نهایت این تحقیق به این نتیجه می رسد که در آثار کامو، انسان برخی از جنبه ها را با انسان در آثار فیلسوفاناگزیستانسیالیست در مفاهیمی مانند پوچی، مرگ ، وابستگی به جهان و یاغی بودن در میان می گذارد. با این حال، انسان در آثار کامو درمفاهیمی مانند عمل، آزادی، اضطراب، احساسات، ادراک و شناخت سازگاری نشان نمی دهد.

نویسندگان

بوژان کریمپوریان

فارغ التحصیل کارشناس یارشد کارگردانی نمایش (تئاتر)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد هنر و معماری واحد تنکابن