تحلیل الگوهای آموزشی و تربیتی در تاریخ میانه ایران و عصر صفویه و بررسی تاثیر آن ها بر انزوای اجتماعی زنان
محل انتشار: دوفصلنامه تاریخ ایران، دوره: 6، شماره: 1
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 176
فایل این مقاله در 50 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IRHJ-6-1_002
تاریخ نمایه سازی: 9 آبان 1400
چکیده مقاله:
در نگاه توسعه مدار به نیروی انسانی، جنسیت در ارائه خدمات آموزشی و تربیتی به افراد، نباید تعیین کننده باشد. جامعه هدف راهبردی واحدی را تعقیب می کند و ضرورت دارد از توان آحاد افرادش بهره گیرد. این خود افراد هستند که می توانند، متناسب با علاقه و توان، به گزینش بپردازند. وجود الگو های خاص آموزشی و تربیتی برای زنان در متون سده های میانی تاریخ ایران و دوران صفویه، حاکی از این است که مربیان تربیتی نیل به دو هدف متفاوت را در حوزه تعلیم و تربیت دختران و پسران و زنان و مردان مد نظر داشته اند. هدف تحقیق حاضرکه با ابتناء بر روش تاریخی و مراجعه به منابع دست اول و استفاده از منابع تحقیقاتی صورت گرفت، شناخت ابعاد مختلف این مساله بود. حاصل تحقیق نشان داد که فقدان حضور موثر عمومی زنان در عرصه اجتماعی و ضعف قدرت تصمیم گیری ایشان در حوزه عمل جمعی، در نتیجه اعمال شیوه تربیتی متفاوت از مردان و ممنوعیت آنان از سواد آموزی و مجبوریت ایشان به انزواطلبی بوده است که الگوهای تربیتی خواهان آن بوده اند و مردان را به حفظ این سنت ترغیب و تشجیع می کرده اند. با وجود این، وجود استعداد فردی در برخی از زنان و انتهاز فرصت ایشان از شرایط مساعد پیرامونی، علی رغم بازدارندگی ها، شکوفایی استعدادهای آنان را ممکن و میسور می ساخته است که، به دلیل محصور ماندن در حوزه عمل شخصی، ناتوان از جریان آفرینی فرهنگی و اجتماعی بوده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عطاءالله حسنی
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
کاترین بابایان
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه میشیگان، ان آربر، امریکا