نقش مدل درمانگر اولیه در مبتلایان به روماتوئید آرتریت
محل انتشار: اولین کنگره ملی مشاوره توانبخشی ایران
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 230
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CRCI01_072
تاریخ نمایه سازی: 25 شهریور 1400
چکیده مقاله:
زمینه و هدف : فیزیوتراپی و کاردرمانی از جمله روش های پذیرفته شده برای درمان بیماران مبتلا به روماتوئید آرتریت می باشند. انجمن آرتریت کانادا در سال ۱۹۹۴ جهت بهبود خدمات توانبخشی به این بیماران ، مدل درمانگر اولیه ( PTM ) را ارائه نمود. برطبق این مدل، ارزیابی، درمان و مدیریت بیمار از لحاظ فیزیکی ، عملکردی و روانی - اجتماعی توسط درمانگری با مهارت های چندگانه صورت می پذیرد که در صورت لزوم مشاوره هایی را از متخصصین توانبخشی مربوطه (فیزیوتراپی و کاردرمانی) دریافت می کند و یا بیماران را به این متخصصین ارجاع می دهد. در این پژوهش سعی ما براینست تا با بررسی مطالعات صورت گرفته در این حوزه ، نقش این رویکرد درمانی در توانبخشی افراد مبتلا به روماتوئید آرتریت ارائه گردد.روش ها : این مطالعه از نوع مروری روایتی می باشد که در آن از طریق جستجوی کلمات کلیدی تعیین شده در پایگاه های اطلاع رسانی Google Scholar ، Pubmed ، Scopus و Web of science ، بین سال های ۱۹۹۸ تا۲۰۲۰ در نهایت سه مقاله ی مرتبط با موضوع مورد بررسی قرار گرفت .یافته ها : بررسی مطالعات نشان داد بیمارانی که توسط مدل درمانگر اولیه تحت درمان قرار می گیرند نسبت به بیماران تحت درمان مرسوم، شانس بالاتری جهت بهبودی دارند. همچنین میزان آگاهی از روش های درمان و منابع دردسترس و میزان آگاهی از بیماری در این گروه بیش از گروه های تحت درمان مرسوم می باشد. فاکتور بهبود درد که توسط مقیاس RADAI در بیماران آرتریتی سنجیده شد، بیانگر %۱۵ بهبودی در روش درمانگر اولیه و %۲۴ بهبودی توسط درمان مرسوم بود. بالا بودن حس اطمینان در بیماران درمان شده توسط روش سنتی نسبت به مدل درمانگر اولیه نیز از جمله نتایج غیرمنتظره ای بود که در یکی از مطالعات ذکر گردید.نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد مدل درمانگر اولیه پتانسیل لازم جهت جایگزینی با روش سنتی مراجعه ی صرف به کاردرمان و فیزیوتراپیست و همچنین پتانسیل به کارگیری در سایر بیماری های رماتیسمی و حیطه های مراقبات درمانی را داراست. تمرکز بیشتر دانشگاه ها به تربیت درمانگران به شیوه ی سنتی، نبود آموزش های آکادمیک قوی برای تربیت درمانگران جهت ایفای نقش در مدل درمانگر اولیه و همچنین دغدغه ی درمانگران از افزایش مسئولیت از جمله مواردی هستند که باید در جهت نهادینه شدن این روش درمانی در آینده مورد توجه قرار گیرند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مجید ربانی
دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیوتراپی ورزشی ،کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران
معصومه حسام
استادیار گروه آموزشی فیزیوتراپی، دانشکده ی علوم توانبخشی، مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی اسکلتی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران،