هستی به مثابه راز در فلسفه گابریل مارسل و شعر شمس لنگرودی
محل انتشار: نهمین همایش ملی متن پژوهی ادبی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 811
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MATNPAGOOHI09_127
تاریخ نمایه سازی: 28 تیر 1400
چکیده مقاله:
فلسفه ی اگزیستانسیالیسم به لحاظ مضامینی که به آنها پرداخته حضوری چشمگیر در ادبیات دارد. از میان اگزیستانسیالیست ها، گابریل مارسل در فلسفهاش بر تجربه و مشارکت تاکید دارد وی هستی را یک راز میداند و از نظر او حرکت به سوی این راز هستی رویکردی در ارتباط با دیگری است. مفاهیم مرتبط با این گرایش فکری در ادبیات و شعر ایران بازتاب دارد. پژوهش حاضر اشعار شمس لنگرودی را از نظر وجود این مفاهیم بررسی کرده است. نتایج نشان می دهد که چندین مفهوم از اگزیستانسیالیسم گابریل مارسل در اشعار بررسی شده حضور قابل توجهی دارد. پنج مفهوم مهم از این مفاهیم را به ترتیب پرتکرار بودن میتوان به صورت زیر نام برد: ۱- در دسترس بودن )حضور، آمادگی، مشارکت(. ۲. عشق ۳. راز، تفکر ثانویه ۴. وفا ۵. امید. از میان این پنج مفهوم دردسترسبودن بازتاب پررنگی داشته است تاحدی که میتوان آن را در نگاهی کلی از مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیستی در اشعار شمس لنگرودی دانست.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سجاد صادق وند
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی تهران
قدرت اله طاهری
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی تهران،