توان بخشی شناختی کارکردهای اجرایی در مبتلایان به بیماری پارکینسون

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 209

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NSCC01_009

تاریخ نمایه سازی: 4 تیر 1400

چکیده مقاله:

بیماری پارکینسون دومین اختلال شایع نورود ژنراتیو وابسته به سن می باشد که در میان سایر بیماری های نورولوژیک، رشد بسیار سریعی را در جهان دارد. در حال حاضر بیش از ده میلیون نفر در جهان از این بیماری رنج می برند. تقریبا در تمامی مراحل این بیماری اختلالات شناختی مشاهده می شود و در مطالعات اخیر نشان داده شده است که اختلالات شناختی اولیه در بیماری پارکسنسون با بروز بیماری دمانس پارکینسون مرتبط است. سیستم دوپامینی متاثر از بیماری پارکینسون، می تواند موجب تغییر در بسیاری از مکانیسم های کنترل شناختی مرتبط با عملکرد لب فرونتال شود. تغییرات رفتاری و پاتولوژیک این بیماران نمایانگر اختلال در (the dorsolateral prefrontal cortex (DLPFC و the frontopolar cortex می باشد. از جمله شایع ترین اختلالات شناختی در بیماران مبتلا به پارکینسون شامل اختلال در پردازش زبانی، توجه، حافظه کاری، و عملکردهای اجرایی می باشند که می توان بخشی از آنها را ناشی از اختلال در کارکرد DLPFC دانست. علاوه بر این، مطالعات نشان داده اند که نقص در کارکردهای اجرایی و عملکردهای وابسته به توجه، ارتباط شدیدی با توهمات بینایی در این بیماران دارد. با توجه به گستردگی و اهمیت کارکردهای اجرایی، به خصوص حافظه کاری، روش های کارآمد بهبود کارکردهای اجرایی در این مطالعه مورد بررسی قرار می گیرند. مراحل اولیه توان بخشی شناختی با تمرکز بر عملکردهای شناختی پایه برگزار می شود تا بستر آموزش عملکردهای شناختی سطوح بالاتر آماده شود. در توان بخشی شناختی کارکردهای اجرایی، مداخلات به صورت چند مرحله ای، کاملا واضح، و هدفمند ارائه می شوند و برای هریک از کارکردهای اجرایی هدف متناسب با بیماری تعریف می گردد. پس از اطمینان از سطح نرمال بیمار در عملکردهای شناختی پایه، لازم است روند درمانی هر کارکرد با ایجاد مراحل گام به گام، مشخص شود. بیماران مبتلا به پارکینسون باید با استفاده از تمرینات شناختی کارکردهای اجرایی، بتوانند یک هدف مناسب را شناسایی کنند، عملکرد تقریبی خود را پیش بینی کنند و راه حل های ممکن را بر اساس تجربیات گذشته شناسایی کنند. علاوه بر این، افراد مبتلا به این بیماری باید بتوانند تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های روزمره را انجام دهند و تغییرات عملکردی خود را در راستای رسیدن به اهدافشان کنترل نمایند. با تسلط بر عملکردهای شناختی مورد مداخله در هر تمرین و تعیین ویژگی های کاهنده تاثیر مداخله، تغییر مداخله در جهت بهبود و افزایش کارایی عملی تر خواهد بود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

لیلا ناطق

کارشناسی ارشد توان بخشی شناختی، دانشگاه شهید بهشتی

مصطفی الماسی دوغایی

نورولوژیست فیروزگر، استادیار بخش نورولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران