بررسی ارتباط بین سبک های فرزندپروری و کمال گرایی با وسواس فکری عملی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 297

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FPAICONG02_009

تاریخ نمایه سازی: 10 خرداد 1400

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: برخی پژوهش ها یادگیری اجتماعی را در ابتلای فرد به وسواس فکری عملی موثر می دانند. سبک های فرزندپروری از جمله عوامل موثر در یادگیری اجتماعی است که با وسواس فکری عملی ارتباط دارد. همچنین کمال گرایی نیز که می تواند از طریق یادگیری اجتماعی از والدین به فرزندان منتقل شود با وسواس فکری عملی مرتبط است هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سبک های فرزندپروری و کمال گرایی با وسواس فکری عملی بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه اماری پژوهش را مردم جنوب شهر قیامدشت در سال ۱۳۹۹ تشکیل می دادند که ۱۱۰ نفر از میان آن ها به روش تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک فرزندپروری PSQ، پرسشنامه وسواس فکری عملی پادو PADUA و پرسشنامه کمال گرایی اهواز APS پاسخ دادند. نتایج براساس ضریب همبستگی پیرسون تحلیل و بررسی شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که متغیر کمال گرایی با وسواس فکری عملی رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین سبک فرزندپروری دموکراتیک با وسواس فکری عملی رابطه منفی و معنادار دارد. بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با وسواس فکری عملی رابطه معناداری وجود ندارد. سبک فرزندپروری استبدادی با وسواس فکری عملی رابطه مثبت و معنادار دارد. نتیجه گیری: براساس نقش پیشبین تایید شده در این پژوهش می توان سبک های فرزندپروری دموکراتیک و استبدادی و کمال گرایی از تعیین کنندهای وسواس فکری عملی دانست. آموزش شیوه های تربیتی سازنده و موثر به والدین می تواند در پیشگیری از وسواس فکری و عملی فرزندان کمک کند.

نویسندگان

سعید علوی

دانشگاه پیام نور