بند متممی اسم در زبان فارسی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 428

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JOLR-11-2_011

تاریخ نمایه سازی: 26 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

بندهای وابسته اسم در زبان فارسی به دو دسته بندهای موصولی (تحدیدی و غیرتحدیدی) و بندهای متممی اسم تقسیم می شوند. پژوهشگران ایرانی اکثرا ضمن برشمردن تفاوت های معنایی و نحوی بندهای متممی اسم و بندهای موصولی، این دو را بندهایی مستقل و متمایز دانسته اند. در پژوهش حاضر نشان می دهیم که بندهای اصطلاحا متممی اسم، نوعی بند موصولی اند و بنا به دلایلی اساسا نمی توانند متمم واقع شوند. اول اینکه این بندها همچون بندهای موصولی، اختیاری و افزوده اند. دوم اینکه معدود اسم هایی که می توانند بند متممی بپذیرند، برخلاف افعال متناظرشان از نظر معنایی بر یک رویداد یا فرایند یا عمل دلالت نمی کنند. سوم اینکه رفتار این بندها اتفاقا شباهت چشمگیری به بندهای موصولی غیرتحدیدی دارد. این شباهت به دلیل معرفه بودن هسته اسمی (موصوف) در این هر دو بند است. لزوم معرفگی موصوف برخاسته از وضعیت اطلاعی بند و گفتمان مقید بودن آن است. از طرف دیگر، برخلاف آنچه در پیشینه پژوهش های فارسی آمده، موصوف این بندها لزوما یک اسم گزاره ای نیست؛ اما لزوما از نظر معنایی دربردارنده یک توصیف گر رویدادی است. به همین دلیل است که هر اسمی نمی تواند موصوف این بندها قرار گیرد. در واقع، بندهای متممی اسم، نوعی بند موصولی غیرتحدیدی هستند که محصول موصولی شدن یک موضوع رویدادی اند. از آنجایی که این عنصر، پنهان است و در یکی از فرافکن های نقشی قرار دارد، بندهای متممی ظاهرا فاقد شکاف/ضمیر سایه اند. بدین ترتیب، بهتر است برای اشاره به این بندها از اصطلاح «بندهای موصولی رویدادی» استفاده شود. تحلیل نحوی این بندها به صورتی مشابه با بندهای موصولی، عدم امکان خروج سازه ها و جزیره ای عمل کردن این بندها را نیز تبیین خواهد کرد؛ چراکه بر اساس نظریه فاز، گروه متمم ساز و گروه حرف تعریف فازهایی هستند که سازه های داوطلب خروج ابتدا باید به حاشیه آنها حرکت کنند؛ اما شاخص این دو گروه به ترتیب به وسیله عملگر موصولی و گروه حرف تعریف پر شده است و هیچ عنصری نمی تواند از آن خارج شود.

نویسندگان

مونا ولی پور

استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.

علی درزی

استاد زبان شناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • انوشه، مزدک (۱۳۹۳)، «ضمیر پوچ واژه ای پنهان در زبان ...
  • درزی، علی و شجاع تفکری رضایی (۱۳۸۹)، «پوچ واژه در ...
  • طبیب زاده، امید (۱۳۹۱)، دستور زبان فارسی بر اساس نظریه ...
  • طبیب زاده، امید (۱۳۹۳)، «بندهای وابسته اسم در زبان فارسی ...
  • غلامعلی زاده، خسرو (۱۳۸۲)، ساخت زبان فارسی، چ ۴، تهران، ...
  • Anoushe, M. ۲۰۱۵, Null Expletive Pronoun: A Minimalist Approach‎, Linguistics ...
  • Arsenijevic, B. ۲۰۰۹, Clausal complementation as relativization. Lingua, ۱۱۹: ۳۹-۵۰ ...
  • Cha, J.-Y. ۱۹۹۸, Relative clause or noun complement clause: some ...
  • Chinque, G. and Krapova, I. ۲۰۱۲, Finite clausal “complements” of ...
  • Chomsky, N. ۱۹۸۶, Barriers. Cambridge: MIT Press ...
  • Chomsky, N. ۲۰۰۰. Minimalist inquiries: The framework. In R. A. ...
  • Chomsky, N. ۲۰۰۱. Derivation by phase. In K. L. Hale, ...
  • Chomsky, N. ۲۰۰۸. On phases. In C. P. O. Robert ...
  • Darzi, A. and Sh. Tafakkori Rezayi, ۲۰۱۰, Expletives in Persian, ...
  • Darzi, A. ۱۹۹۶, Word order, NP movement, and opacity conditions ...
  • Demirdache, H. ۱۹۹۱, Resumptive chains in restrictive relatives, appositives, and ...
  • Folli, R., H. Harley and S. Karimi, ۲۰۰۴, Determinants of ...
  • Gholamalizadeh, Kh. ۲۰۰۳. Persian Structure, Tehran: Ehyae Ketab. [In Persian] ...
  • Grimshaw, J. ۱۹۹۰, Argument Structure, Cambridge, MA: MIT Press ...
  • Haegeman, L. ۲۰۱۲, Adverbial Clauses, Main Clause Phenomena, and Composition ...
  • Haegeman, L. ۲۰۱۴, Locality and the Distribution of Main Clause ...
  • Hegarty, M. ۱۹۹۲, Familiar complements and their complementizers: On some ...
  • Hooper, J. and S. Thompson, ۱۹۷۳, On the applicability of ...
  • Hornstein, N., J. Nunes and K. K. Grohmann, ۲۰۰۵. Understanding ...
  • Karimi, S. ۲۰۰۱, Persian complex DPs: How mysterious are they? ...
  • Karimi-Doostan, G. ۱۹۹۷. Light Verb Constructions in Persian. Ph.D. diss., ...
  • Kayne, R. ۱۹۹۴, The antisymmetry of syntax. Cambridge: The MIT ...
  • Kempson, R. ۱۹۷۵, Presupposition and the delimitation of semantics. Cambridge, ...
  • Kiparsky P., and C. Kiparsky, ۱۹۷۰, Fact. In Manfred Bierwisch ...
  • Koster, J. ۱۹۷۸, Why subject sentences don’t exist. In Samuel ...
  • Matushansky, O. ۲۰۰۵, Going through a Phase. In M. McGinnis ...
  • Megerdoomian, K. ۲۰۰۲, Beyond Words and Phrases: A Unified Theory ...
  • Miller, P. ۲۰۰۱, Discourse constraints on (non)extraposition from subject in ...
  • Nichols, L. ۲۰۰۳, Attitude evaluation in complex NPs. In A. ...
  • Rizzi, L. ۱۹۹۰, Relativized Minimality. Cambridge: MIT Press ...
  • Stowell, T. ۱۹۸۱, Origins of phrase structure. Ph.D. diss., MIT ...
  • Tabibzadeh, O. ۲۰۱۲, Persian Grammar: a Theory of Autonomous Phrases ...
  • Tabibzadeh, O. ۲۰۱۵, Clausal Dependents of noun in Persian, Grammar, ...
  • Taghvaipour, M. A. ۲۰۰۵, Persian relative clauses in head-driven phrase ...
  • نمایش کامل مراجع