بررسی عناصر گروتسک در رمان«خوف» اثر شیوا ارسطویی (بر اساس نظریات میخائیل باختین، فیلیپ تامسون و ولفگانگ کایزر)
محل انتشار: دوفصلنامه زبان و ادب فارسی، دوره: 71، شماره: 237
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 342
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PERLIT-71-237_004
تاریخ نمایه سازی: 20 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
چکیده مفهوم گروتسک که در ابتدای سده شانزدهم به نقاشیهای عتیقه مورد پسند عامه در ایتالیا محدود میشد، با ورود به موضوع بحث زیباییشناسان قرن هیجده و تداعی آن با کاریکاتور، گسترش معنایی یافت و در کنار جنبههای ترسناک و منزجرکننده به عنصرهای مضحکه و خارقالعاده گرایش پیدا کرد. ساختارگرایانی همچون «میخائیل باختین»، «فیلیپ تامسون» و «ولفگانگ کایزر» با پژوهش در حیطه گروتسک هر یک از منظری متفاوت ویژگیهای آن را برشمردند که در نهایت این سبک هنری را درصدد تشریح جهانی، بیگانه از خود دانستند که در آن قدرت جهتگیری نیست. با توجه به مولفههای موجود در رمان خوف، که در این تحقیق با روش کتابخانهای مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد، این اثر روایی که در حیطه فرم و محتوا پیشروست، با درآمیختن اجزای گروتسکی، روایتگر فضای هراسناکی است که برای نخستین بار در یک داستان زنانه به خدمت گرفته شده است و به اهداف عملکردی نوشتههای گروتسکگونه دست یافته است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سعیده جاور
گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب ، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :