خاتمیت در ولایـت از منظر عرفان و دین با تکیه بر آرا ابن عربی
محل انتشار: فصلنامه حکمت و فلسفه، دوره: 4، شماره: 15
سال انتشار: 1387
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 137
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_WPH-4-15_002
تاریخ نمایه سازی: 13 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
بیشک یکی از ارکان دین ولایت است، تا آنجا که اعتقاد به ولایت باطن دین و سر قبول عبادات تلقی شده است و منقول است که: «لا تقبل الاعمال الا بالولایه». در عرفان اسلامی ولایت باطن و رکن جمیع کمالات انسانی و سرآغاز رسیدن به مراتب عالی کمال است. هجویری، عارف بزرگ، در اهمیت ولایت گفته است: «بدان که قاعده و اساس طریقت و معرفت حق جمله بر ولایت و اثبات آن است.» (کشف المحجوب،۱۳۸۲، ص ۲۶۵). بر اساس نصوص شریفه، بالاترین درجه ولایت فقط از آن حق تعالی است: « انما ولیکم الله ... »، و سایر ولایات جلوهای است ساری از این چشمه ازلی. اگر چه در شاخههای مختلف علوم اسلامی بحثهای مستوفایی در باب ولایت صورت گرفته است، لیکن در این میان یکی از مهمترین مباحث بدیع، بهویژه از دیدگاه عرفانی، مبحث خاتمیت ولایت است که هنوز هم محل مناقشه و معرکه آرا اهل ذوق و صاحب نظران میباشد. در این مقاله پس از بررسی گذرای معنا و مراتب ولایت، آرا ابن عربی خصوصا در مبحث ختم ولایت و خاتم الاولیا به اجمال نقد و بررسی و سپس با تکیه بر نقل، تاکید مجددی بر اعتقادات ولایی شیعی میشود.
نویسندگان
مهین عرب
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال