میان قوم نگاری و ادبیات: میشل لریس
محل انتشار: فصلنامه مطالعات زبان و ترجمه، دوره: 50، شماره: 4
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 443
فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LTS-50-4_003
تاریخ نمایه سازی: 22 فروردین 1400
چکیده مقاله:
قرن بیستم آبستن تغییر و تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی بوده است. ادبیات، هنر و علم نیز متأثر از وضعیت حاکم بر جامعه بودهاند. در اروپا، بهخصوص در فرانسه، نویسندگان بسیاری چه با آثارشان و چه با موضعگیریهایشان در عرصههای گوناگون، نام خود را در تاریخ ثبت کردهاند. ژولین میشل لریس از آن معدود نویسندگانیست که بهدلیل حضور مستمرشان در طول قرن، ردپای محونشدنی از خود بهجای گذاشته است. منتقدان معمولاً برای تعیین جایگاهی برای او دچار مشکل میشوند و موقعیت ثابت و مشخصی را برایش نتوانستهاند در نظر بگیرند. عدهای او را شرححالنویس و شاعری متبحر میدانند که توانست تحولی عظیم در نگاه «خود» و استفاده از زبان، ایجاد کند. عدهای دیگر نیز، بهواسطة تحقیقات گستردهاش بر روی زبان، آداب و رسوم اقوام آفریقایی او را قومنگاری شایسته مینامند. ولی آیا نمیتوان ادعا کرد که این دو قلمرو نزد لریس نهتنها مغایرتی با یکدیگر ندارند، بلکه ردپایی از هر کدام در دیگری یافت میشود؟ بهعبارتی، آیا شعر و قومشعر، آنطور که میشل بوژور میگوید، مکمل یکدیگر و جداناپذیر نیستند؟
نویسندگان
سارینه طروسیان
دانشگاه شهید بهشتی
دومینیک کارنوا ترابی
دانشگاه شهید بهشتی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :