تشخیص و شناسایی مهارت های بازارکار در فارغ التحصیلان دانشگاهی و بررسی میزان شکاف بین آموزش و مهارت در آموزش عالی
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 536
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CPESC03_247
تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1399
چکیده مقاله:
پژوهش حاضر با هدف تشخیص و شناسایی مهارت های مهم مورد نیاز بازار کار در فارغ التحصیلان آموزش عالی و بررسی میزان شکاف میان آموزش و مهارت های مورد نظر صاحبان مشاغل انجام شد. این مطالعه بر پایه طرح پژوهش کیفی در دو مرحله تعریف شد. در مرحله ی اول، برپایه روش مصاحبه و مقوله بندی، مهارتهای مهم بازار کار در دانش آموختگان آموزش عالی از دیدگاه صاحبان مشاغل شناسایی شد. در مرحله دوم، نظر متخصصان در خصوص میزان شکاف میان آموزش عالی و مهارت های مهم مورد نیاز بازار کار مورد ارزیابی قرار گرفت داده ها از یک نمونه 30 نفری از صاحبان مشاغل یا کارفرمایان با انتخاب غیراحتمالی به دست آمدابزارهای این پژوهش شامل مصاحبه و مقیاس نظرسنجی درجه بندی شده بوده است. یافته های بخش اول مطالعه نشان داد: تسلط ، تفکر خلاق، تفکر انتقادی، ارتباط با دیگران، هوش هیجانی، تعهد و وجدان کاری، ویژگی های شخصیتی، رهبری و مدیریت و دانش و اطلاعات، 9 مقوله ایست که از منظر کارفرمایان برای موفقیت در بازار کار مورد نیاز دانش آموختگان است. همچنین با ادغام مقوله های به دست آمده می توان توانایی های مورد نیاز دانش آموختگان را که از منظر کارفرمایان برای موفقیت در بازار کار حائز اهمیتند را در 5 بُعد مهارتی، شامل مهارت و تسلط در کار، بُعد شناختی شامل دانش و اطلاعات، تفکر خلاق و تفکر انتقادی، بُعد مهارتی شامل ارتباط با دیگران و هوش هیجانی ، بُعد سازمانی شامل تعهد و وجدان کاری و مدیریت و رهبری و یک بُعد شخصیتی شامل ویژگی های شخصیتی طبقه بندی کرد. نتایج ارزیابی صاحبان مشاغل از میزان انطباق و هماهنگی میان آموزش عالی و نیازهای بازارکار نشان داد 33 درصد از کارفرمایان معتقدند که دانش آموختگان دانشگاههای دولتی بسیار کم می توانند نیازهای بازار کار رابرطرف کنند و تنها6/7درصد این میزان را بالای متوسط گزارش کرده اند. فراوانی های به دست آمده نشان داد اکثر کارفرمایان تقریباً0/83 میزان انطباق میان آموزش عالی و مهارت های مورد نیاز بازار کار را در حد کم )زیر متوسط( ارزیابی می کنند. درادامه یافته های این مطالعه مورد بحث قرار گرفت. ماهیت آموزش عالی باید براساس نیازمندی های جامعه انسانی،به شکل عملگرایانه ترسیم شود،به گونه ای که در برابر تحمیل از بالا،بروز و پرورش فردیت،قرار می گیرد.در برابر یادگیری از کتاب های درسی و اساتید،یادگیری از طریق تجربه و در برابر کسب مهارتها و تکنیک های مجرد از طریق تمرین،کسب مهارتها و تکنیک ها،به عنوان ابزار دستیابی به نتایجی قرار می گیرد. به منظور افزایش امکان موفقیت طرح، موارد زیر ضروری است:همکاری بین بخشی سیاستگذاران و دست اندرکاران، توانمند سازی نیروی انسانی کشور از جمله: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سایر بخش ها و دستگاه های مرتبط . ایجاد بانک اطلاعاتی دانش آموختگان و دانشجویان دانشگاهی و همچنین بانک اطلاعاتی مشاغل موجود و مورد نیاز صنایع و بنگاه های اقتصادی.مشارکت فعال بنگاه ها و صنایع در طرح.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
شیدا عباسی لرکی
دانشجوی دکتری تخصصی برنامه ریزی درسی ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد میمه،اصفهان،ایران
عباس عبدلی سجزی
استادیار دانشگاه فرهنگیان اصفهان،ایران