مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات منتخب مچ پا در والیبالیست های حرفه ای مرد جوان هنگام فرود از ارتفاع های مختلف

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 616

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NRSSPE05_067

تاریخ نمایه سازی: 2 اسفند 1399

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: فرود به دنبال پرش یکی از اساسی ترین مهارت های شایع و پرتکرار در والیبال است. فرود مناسب به دنبال پرش منجر به آمادگی والیبالیست ها برای اجرای مهارت بعدی و نیز پیشگیری از بروز آسیب های گوناگون خواهد شد. هدف از انجام مطالعه حاضر مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات منتخب در والیبالیست های حرفه ای مرد جوان هنگام فرود از ارتفاع های مختلف می باشد. روش بررسی: نمونه آماری تحقیق را 15 والیبالیست نخبه مرد (سن 2/3±18/23 سال، قد 6/3±183/19 سانتی متر، وزن 14/12±72/64 کیلوگرم) با سابقه ورزشی 3 تا 5 سال تشکیل دادند. مهارت مورد بررسی از ارتفاع های مختلف بصورت درصدهایی از ارتفاع بیشینه پرش (100%- 75%- 50%) در نظر گرفته شد. ثبت فعالیت الکتریکی عضلات منتخب مفصل مچ پا (دوقلو و نعلی) یا دستگاه الکترومیوگرافی بایومد هشت کاناله انجام شد. از میانگین و انحراف استاندارد برای توصیف داده ها، آزمون شایپرو ویلک برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها و برای مقایسه داده های جمع آوری شده بین گروهی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سطح معناداری 0/05 و در ادامه از آزمون تعقیبی یونفرونی استفاده شد. یافته ها: هم انقباضی عضله دوقلو در سرهای داخلی و خارجی در فرود از ارتفاع 75% نسبت به ارتفاع های 50% و 100% به ترتیب 4/39 و 3/46 درصد بیشتر است و هم انقباضی در سرهای داخلی و نعلی در فرود از ارتفاع 75% نسبت به ارتفاع های 50% و 100% به ترتیب 1/28 و 5/41 درصد کمتر بود. هم انقباضی در سرهای خارجی و نعلی در فرود از ارتفاع 75% نسبت به ارتفاع های 50% و 100% به ترتیب 4/4 و 2/78 درصد کمتر بود. پیک دامنه انقباضی عضله دوقلو در سرهای خارجی در فرود از ارتفاع 50% نسبت به ارتفاع های 75% و 100% به ترتیب 21/48 و 25/07 درصد کمتر است و پیک دامنه انقباضی عضله دوقلو در سرهای داخلی در فرود از ارتفاع 50% نسبت به ارتفاع های 75% و 100% به ترتیب 22/05 و 20/93 درصد کمتر است. همچنین پیک دامنه انقباضی عضله نعلی در فرود از ارتفاع 100% نسبت به ارتفاع های 50% و 75% به ترتیب 22/06 و 22/15 درصد بیشتر بود. نتیجه گیری: والیبالیست ها با افزایش دامنه حرکتی مفصل مچ پا در محور قدامی- خلفی در ارتفاع بالا سعی در جذب انرژی بهتری دارند. همچنین تغییرات بیشتر در متغیرهای سرعت و شتاب زاویه ای در ارتفاع پایین تر از انتقال انرژی و اندام های بالاتر دارد. جذب بهینه انرژی ناشی از فرود و برقراری ثبات در مفصل مچ پا به منظور پیشگیری از آسیب می باشد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

فرزانه شکریان

دانشجوی دکتری بیومکانیک ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران

علی فتاحی

استادیار بیومکانیک ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران

حسن متین همایی

دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران