نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و تجارب ناخوشایند کودکی در نشانه های اضطراب فراگیر در دانش آموزان دختر استعداد درخشان

پژوهش حا ضر با هدف برر سی و تعیین رابطه طرحواره های نا سازگار اولیه و تجارب ناخو شایند کودکی با نشانه های اضطرابفراگیر در دانش آموزان دختر انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های همبستگی است.جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره اداره آموزش و پرورش ناحیه 3 تبریز کهدر سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیلی بودند (N=84) و از بین آنها تعداد 60 نفر که در آزمون اضطراب فراگیر نمرهبالاتر از نمره برش را گرفته بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری مقیاس اضطراب منتشر (7-GAD)، پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ (YSQ-SF)، و مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (CASRS) بود. نتایج تحلیلهمبستگی پیرسون گویای ارتباط معنی دار بین تمام حوزه های طرحواره ای و ابعاد تجارب ناخوشایند با نمرات اضطراب فرگیربود (P<.01)؛ همچنین، یافته های رگرسیون چندمتغیره نشان داد که از بین تجارب کودکی مولفه های آزار عاطفی، جسمی وغفلت و از بین حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه ابعاد گوش به زن گی بیش از حد و محدودیت های مختلو توانستند بهطور معنی داری اضطراب فراگیر را مورد پیش بینی قرار دهند. نتیجه گیری می شود با تربیت مناسب و با پیشگیری از ایجاد ورشد طرحواره های ناسازگار اولیه و تجارب ناخوشایند کودکی می توان از بروز و تداوم اضطراب فراگیر در دا نش آموزان ممانعتبه عمل آورد.

کلیدواژه ها:

طرحواره های ناسازگار اولیه ، تجارب ناخوشایند کودکی ، اضطراب فراگیر ، دانش آموزان دختر استعداد درخشان