سبک زندگی تکاملی و سلامت روان

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 508

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SHCONF06_184

تاریخ نمایه سازی: 15 آذر 1399

چکیده مقاله:

هدف: نگرش ما بر این است که اگر افراد سبک زندگیشان را بیشتر به گذشته ی باستانی شان نزدیک کنند، از سلامت روان بالاتری برخوردار خواهند بود. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین هفت جز سبک زندگی فرد(میزان خواب، مصرف امگا 3، میزان ورزش، میزان نور خورشید، استفاده از فضای مجازی، استفاده از رسانه های سنتی ومیزان اجتماعی شدن) با سلامت روان بود.روششناسی: جامعه ی آماری شامل افراد بالای 18 سال ساکن شهر شیراز در سال 99 - 98بودند که از آن بین، به روش نمونه گیری طبقه ای 324 مرد و زن به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت بررسی ارتباط بین سبک زندگی و سلامت روان از پرسشنامه های سبک زندگی و نشانگان هاپکینز استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام گرفت.یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد از بین سبک های هفتگانه زندگی تکاملی، خواب با جسمانیسازی و اضطراب و مجموع نشانگان هاپکینز رابطه ی مثبت و معنادار دارد. در عین حال امگا 3 با تمامی مولفه ها و علل کلی سلامت عمومی رابطه دوگانه خطی انحنانی دارد. از طرفی، ورزش فقط با جسمانی سازی، رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین فضای مجازی با افسردگی و حساسیت در روابط بین فردی رابطه معنادار اما منفی نشان داد. و در نهایت رسانه سنتی با وسواس بیاختیاری رابطه معنادار مثبت نشان داد. از دو عامل باقی مانده، نور خورشید و تعاملات اجتماعی نیز با هیچ یک از خرده مقیاس های نشانگان هاپکینز رابطه معنادار نشان ندادند. نتیجه تحلیل رگرسیون هم به صورت کلی نشان داد مصرف امگا 3 قوی ترین رابطه را با سلامت روان به صورت انحنایی دارد.نتیجه گیری: با توجه به نتیجه ی بدست آمده از پژوهش حاصل، میتوان مشاهده کرد که زندگی مدرن لزوما در جهت سلامت روان افراد گام بر نمیدارد. ترویج یک سبک زندگی که با گذشته ی تکاملی ما سازگارتر باشد، دیدگاه محتمل تری است که بتوانیم سلامت روانی خود را بهبود ببخشیم. برای اینکه بتوانیم بطور موثری سلامت روان را افزایش دهیم، باید به نوعی مداخله کنیم که بتوانیم افراد را در معرض تجربه ی بیشتر سبکی از زندگی قرار دهیم که بیش از پیش به آن چیزی که نیاکان پارینه سنگی مان تجربه کرده اند شبیه باشد.

نویسندگان

کاظم خرم دل

دکترای تخصصی روانشناسی،استادیار گروه روانشناسی موسسه آموزش عالی فاطمیه(س)شیراز،شیراز،ایران.

سوده دشتیانه

دانشجوی کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی فاطمی(س)شیراز،شیراز،ایران