معرفی منظومههای قضا و قدر فارسی و تحلیل آنها از منظر روایی
محل انتشار: دوفصلنامه کهن نامه ادب پارسی، دوره: 11، شماره: 1
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: انگلیسی
مشاهده: 596
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_CLASS-11-1_008
تاریخ نمایه سازی: 15 آذر 1399
چکیده مقاله:
بحث درباره موضوع چالشبرانگیز «قضا و قدر» همواره در ادبیات فارسی مطرح بوده است، اما به طور خاص تعدادی از شاعران دوره صفویه توجه ویژهای به این موضوع کردهاند و مثنویهای مستقلی با عنوان «قضا و قدر» سرودهاند و این مسئله به صورت یک جریان منظومهسرایی تا دوره قاجار ادامه داشته است. اغلب این منظومهها به صورت نسخه خطی است. پژوهش حاضر تعدادی از منظومههای قضا و قدر و شاعران آنان را معرفی میکند و از نظرگاه تحلیل جنبههای داستانی، این منظومهها را بررسی و نقد میکند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که منظومههای قضا و قدر با وجود افتراقهای جزئی، دارای وجوه مشترکی هستند که وحدت ساختاری این آثار را از نظر پردازش داستانی فراهم میکند. مؤلفههای مشترک روایی این متون عبارتند از: سادگی زبان، وجود یک الگوی ثابت در پیرنگ و نیز در شخصیتپردازی، تکرار شخصیتهای قراردادی و ایستا؛ مبتنی بودن همه منظومهها بر یک مضمون کلیدی؛ ایجاد حوادث خلقالساعه و تصادفی و ضعف حقیقتمانندی؛ پایانبندی غیرمنتظره و تراژیک. بر اساس این پژوهش، شاید بتوان این منظومهها را به عنوان یک نوع ادبی تازه معرفی کرد. حاصل این پژوهش میتواند روشن کننده بخشی از سیر تحول ادبیات فارسی و جریانشناسی ادبی باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
یحیی کاردگر
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه قم
اعظم بابائی
دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه قم