زبان و ادب فارسی، بستر نواندیشی و تجدد در تاجیکستان
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 332
فایل این مقاله در 34 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ACAS-1-2_004
تاریخ نمایه سازی: 4 آذر 1399
چکیده مقاله:
بیداری، نواندیشی و تجددخواهی در کشور تاجیکستان تحت تأثیر آراء احمد مخدوم دانش(1828-1897م) و کتاب نوادرالواقایع او، با جنبش معارفپروری آغاز شده، تا امروز ادوار گوناگونی را پشت سر گذاشته و رویکردهای مختلفی؛ همچون نواندیشی دینی، سکولار، مارکسیستی، ملیگرا و ... داشته است. در تمامی ادوار یاد شده زبان و ادبیات فارسی به مثابه محمل یا زمینهای برای تکوین تجددطلبی، نواندیشی و موضوعات مرتبط با آن یا ابزاری برای انتقال مفاهیم و آراء نواندیشان این سامان به کارگرفته شده و حتی در برخی مقاطع تاریخی، مقولۀ زبان، خط یا ادبیات فارسی/ تاجیکی فی نفسه به عنوان عنصری هویتبخش برای روشنفکران تاجیکستان موضوعیت یافته است. با عنایت به این موضوع، پژوهش پیش رو با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی، کوشیده است تا مسألۀ نقش و تأثیر زبان و ادبیات فارسی در شکلگیری و استمرار نواندیشی و تجدد یا دگرگونی و تطور آن در تاجیکستان را بررسی و تحلیل نماید. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که زبان و ادبیات فارسی در ارتباط با جریان نواندیشی و تجدد در این کشور و استمرار تاریخی آن، گاه طریقیت و گاه موضوعیت یافته است؛ به گونهای که در دوران معارفپروری بیشتر آثار روشنفکران و آرمانهای تجددخواهانۀ ایشان در ژانرها و قالبهای ادبی عرضه شدهاند. افزون بر این در ادوار بعد و در تقابل با ظهور و قدرت یافتن پانترکیسم و نادیده انگاشتن هویت و حضور تاریخی تاجیکان در فرارود یا در ماجرای تغییر خط فارسی به روسی یا سیرلیک، مقولۀ زبان مادری و ادبیات فارسی و حفظ نوامیس زبانی و مواریث ادبی، خود؛ همچون آرمانی مقدس به دغدغۀ اصلی روشنفکران تاجیک در مبارزۀ اجتماعی ایشان بدل شده است.
نویسندگان
رضا چهرقانی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران