بررسی کهن الگوهای سایه و نقاب در شخصیت عنتره بن شداد عبسی بر اساس نظریه روانشناختی تحلیلی یونگ
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 788
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICLP04_172
تاریخ نمایه سازی: 4 آذر 1399
چکیده مقاله:
نقد که نالگویی از زیرشاخه های نقد روانشناختی است. که نالگوها انگاره هایی یکسان و مشترک در ذه ن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشر هستند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند... این نوع تحلیل یکی از روش هایی است که می توان از طریق آن به شخصیت، حالات روحی، ذهنیات، عواطف، تجارب تلخ و شیرین، غم ها، شادی ها و ناکامی های صاحبان آثار ادبی پی برد. صور مثالی (که نالگوها) مظاهر گوناگونی دارند که برخی از آنها را بدین گونه می توان طبقه بندی کرد: مادر، پیر خردمند، کودک، قهرمان، آنیما، آنیموس، خود، سایه، نقاب و... این عناصر در ناخودآگاه ذهن همه ی افراد بشر ریشه دارند و پدیدآورندگان آثار هنری با پیوند با لایه های ناخودآگاه با گذشته و آینده ارتباط برقرار می کنند. سایه که نالگوی تیرگی و سیاهی و سرکوبی و بیانگر ویژگی هایی است که افراد دوست ندارند به وجود آنها اعتراف کنند، بلکه می کوشند آنها را از خودشان و دیگران پنهان کنند. سایه با پنهان کاری هم سرشت است. از همین رو پنهان کاری وهرچیزی که باعث می شود دست به پنهان کاری بزنیم و نقابی متضاد با آنچه در درون داریم به چهره بزنیم باعث تقویت سایه می شود. پژوهش حاضربا روش توصیفی - تحلیلی به بررسی دو که نالگوی سایه و نقاب (پرسونا) در معلقه ی عنتره شاعر عصر جاهلی پرداخته است، نتایج به دست آمده بیانگر این موضوع است که نظریه های جدید در آثار پیشینیان قابل بررسی است و می توان درونیات آنان را با توجه به آثاری که خلق می کنند شناخت.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
چیمن محمدی بایتمبر
کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان
شرافت کریمی
استادیار دانشگاه کردستان
هادی رضوان
دانشیار دانشگاه کردستان