تجزیه و تحلیل ساختار و عوامل اصلی تبدیل به اوراق بهادارسازی دارایی های شبکه بانکی

پیشرفت های صورت گرفته در فن آوری اطلاعات و ظهور سرمایه گذاران خبره در بازار مالی موجب گسترش استفاده از اوراق بهادار با پشتوانه دارایی در بازار سرمایه کشورهای مختلف شده است و در این فراگرد، حمایت های صورت گرفته از سوی نهاد های دولتی در جهت انتشار و عرضه اوراق بهادار با پشتوانه وام ها و اعتبارات مسکن و سایر مطالبات بانک ها، تأثیر چشمگیری در گسترش استفاده از این ابزار مالی داشته است. دگرگونی و تحولات چند دهه اخیر در عرصه بانکداری ، چهره این صنعت و کارکرد اجزای آن را دستخوش تغییرات بسیاری قرار داده است. از جمله مهم ترین این تحولات، جایگزینی تدریجی تأمین منابع مالی از طریق انتشار اوراق بهادار با پشتوانه دارایی برای اعطای وام ها و اعتبارات سنتی بانکی می باشد. انتشار اوراق بهادار با پشتوانه دارایی فرآیند منظم و قاعده بندی است که به موجب آن حقوق مالی نسبت به وام ها و اعتبارات دریافتی و سایر مطالبات بانک یا مؤسسه اعتباری یکپارچه می شوند، سپس مورد تضمین قرار می گیرند و در نهایت در قالب اوراق بهادار برخوردار از پشتوانه دارایی به فروش می رسند. این شیوه تأمین مالی به بانک منشاء اعتبار این امکان را می دهد تا پاره از مخاطرات ناشی از مالکیت وام ها و اعتبارات دریافتنی و سایر مطالبات را به افراد و گروه هایی منتقل نماید که از اشتها و امکانات بهتری برای مدیریت و کنترل این نوع مخاطرات برخور دارند. این در حالی است که عرضه عمومی اوراق بهادار با پشتوانه دارایی زمینه ای را فراهم تا بانک منشاء اعتبار از طریق بهره مندی از رتبه مطلوب تر اعتباری در بازار اوراق بهادار نسبت به رتبه کل بانک منابع مالی لازم را در سطح هزینه کمتر به دست آورد. در این تحقیق به طور اخص، مسائلی همچون: اهداف تبدیل به اوراق بهادارسازی شبکه بانکی،ارایه تحلیل درباره دلایل و منافع افزایش تمایل نسبت به استفاده بیشتر از پدیده اوراق بهادارسازی دارایی ها و همچنین نقاط ضعف احتمالی آن، تشریح سازوکار به کارگرفته شده در فرآیند اوراق بهادارسازی دارایی ها، و انواع دارایی هایی که قابلیت تبدیل به اوراق بهادارسازی در شبکه بانکی را دارا می باشند، مورد توجه و بررسی قرا گرفته و نیز چارچوبهای قانونی ضروری برای هماهنگ نمودن ارتباطات قانونی متعدد متضمن در این فر آیند که از جمله دیگر مسائل مهم مرتبط با جنبه های کاربردی و عملیاتی نمودن این ابزار در شبکه بانکی و به طور کلی نظام مالی ایران را تشکیل می دهند مورد توجه قرار گرفته است. و پیشنهادات مشخص جهت نحوه تنظیم قوانین و مقررات لازم برای فراهم سازی زمینه ها و بستر های مناسب، به منظور نیل به اهداف تبدیل به اوراق بهادارسازی ارایه گردیده است. در آخر می توان گفت دستاورد های این تحقیق می تواند برای مسؤولین ذیربط در شبکه بانکی، بانک مرکزی، شورای بورس اوراق بهادار کشور، و نیز نهادهای قانون گذار مفید فایده قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

اوراق بهادارسازی دارایی ها ، خارج از ترازنامه ، ناقل (spv)